مبارزه پاداش است
آن سال سال آخرم بود و در برابر تیم شماره ۳ کشور، کالج ووستر رقابت میکردم.
اولین ضربه بازی باعث شد زندگی من سخت شود. ضربه خطا رفت. و بعد دیگری. و یکی دیگر.
من یک توپ را به امید یک ضربه موفق به بیرون پرتاب کردم، نشد. توپ یک.
دوباره امتحان کردم. توپ دو و سپس یک توپ لعنتی دیگر.
بعد از ۱۰ دقیقه به نظر میرسید، یک مبارزه سخت داشتیم.
وقتی فکر میکنم بیشتر از بازی بیس برای چه چیزی دلتنگ میشوم، به یاد آن لحظه خاص لحظه مبارزه و تلاش برای پیروزی می افتم.
من به شانس رقابت با شخص دیگری فکر میکنم.
به آن احساس خاص و آزادی ذهنی بودن در لحظه فکر میکنم. منظورم گذراندن آن لحظات نیست بلکه زندگی در آن احساس است
هزاران لحظه شبیه به آن در طول حرفه بیس بال من وجود داشت. بارها مبارزه را باختم. این بار من برنده شدم. ضربههایی که در زمین بازی خراب شد یا ضربههای که موفق شد.
چند ساعت بعد، ما پیروز بازی شدیم و من با یکی از بهترین عملکردهایم، دوران حرفهای خود را بهپایان رساندم.
اما این برد نبود که آن را ارزشمند کرد. لحظه مبارزه بود.
به تدریج، متوجه شدم که این لحظات در اطراف ما هستند. مشکل این است که جهان به ما میگوید که باید بر نتایج متمرکز شویم. به نظر میرسد جامعه آن قدر در نمایش “ظاهر موفق” خوب عمل کرده که اجازه میدهد لحظات مبارزه بدون قدردانی به دست فراموشی سپرده شود.
جهان میگوید ما باید بر رسیدن به اهداف فروش خود، یا از دست دادن وزن اضافی، یا ایجاد یک کسب و کار موفق، یا دستیابی به نتایج XYZ تمرکز کنیم تا بتوانیم از این موفقیت قدردانی کنیم.
اما پاداش واقعی در لحظاتی است که در راه رسیدن به آن نتایج قرار میگیرد.
این نتایج نیستند که عملکردهای ما را ارزشمند می کنند، این مبارزه ای است که پیش از دستیابی به نتیجه انجام می شود و به آن نتیجه معنا می بخشد.
خاطرم هست که آن ضربه را برای پیروزی در مبارزهای که در آن شرکت کرده بودم، اوت کردم.
این فرایندی است که باعث می شود نتیجه به خاطر سپرده شود.
پاداش واقعی چیست؟
برای وزنه بردار، پاداش کاهش وزن یا افزایش عضله تلقی نمیشود. پاداش فرصتی است که وزنه بردار دستان خود را دور میله بچرخاند و عرق کند و تمرینات خود را انجام دهد.
پاداش هر لحظه است که برای زندگی فیزیکی انتخاب میکنید.
برای نویسنده، پاداش داشتن کتاب پرفروش نیست.پاداش، خود عمل نوشتن است.
پاداش تمام لحظاتی است که نویسنده با خودش کلنجار می رود و داستانی مینویسد و به آن رنگ و بوی زندگی و معنا میبخشد.
برای ورزشکار، پاداش قهرمانی نیست. بلکه پاداش فرصتی برای رقابت و مبارزه برای چیزی است که به آن اهمیت می دهد.
پاداش تمام لحظاتی است که بین خطوط قدم بگذارد و توانایی های بدنی خود را آزمایش کند.
برای کارآفرین، پاداش داشتن یک کسب و کار میلیون دلاری نیست. پاداش ایجاد چیزی ارزشمند است که پیش از این وجود نداشت.
پاداش تمام لحظاتی است که تصمیم میگیرد روی خودش شرطبندی کند، نه اینکه با خیال راحت گوشهای بنشیند.
برای هنرمند، پاداش نشان دادن آثار در یک گالری برتر یا شنیدن ستایش منتقدان نیست.
پاداش عبارت است از خلق چیزی جدید.
پاداش لحظاتی است که برای غلبه بر اهمال کاری و مقاومت تلاش میکند و برای بیان دیدگاه خود میجنگد.
عوارض جانبی مبارزه
مشهور شدن در زمینه کاری خود یا کسب درآمد یا قهرمانی، این موارد فقط عوارضی هستند که بدون مبارزه اهمیت چندانی ندارند.
این تلاش برای انجام کارهای مهم است به پاداش واقعی منجر میشود.
شانس رقابت برای چیزی که به آن اهمیت میدهید. فرصت کار سخت.
زمان و مکان برای ایجاد چیزی با ارزش. مبارزه برای چیزی معنادار، موفقیت است. صرفنظر از نتیجه. تمام اینها پاداش واقعی است.
همه این قطعات کوچک، بهینهسازیها و تلاشهای روزانه هستند به پاداش معنا میدهند. آن اعمال و آن لحظات پاداش واقعی هستند، نه نتیجهای که پس از آن بهدست میآید.
مبارزه پاداش است.
منبع: jamesclear