انگیزه: راهنمایی نهایی برای با انگیزه ماندن
اگر تاکنون جزئیات مربوط به انگیزه را یاد نگرفتهاید، با انگیزه ماندن ممکن شبیه به یک نبرد دشوار به نظر رسد.
خوشبختانه، تکنیکهای آزمایش شده و معتبری نه تنها برای بهبود موقتی عزم حرکت بلکه به منظور تغییر شکل دائمی آن وجود دارند.
دراین راهنما به منظور بازیابی و ایجاد انگیزه، فرمول نهایی برای ایجاد و حفظ انگیزه را کشف خواهید کرد.
یاد میگیرید که چگونه میتوان کنترل زندگی را دوباره به دست گرفت و خود را برای دستیابی به رویاهایتان آماده میکنید.
با داشتن انگیزه، شما اهداف کوتاهمدت و بلندمدتی برای دستیابی به موفقیت تعیین میکنیم.
اگر برای یادگیری همه چیز در مورد با انگیزه ماندن آماده هستید، پس شروع میکنیم.
انگیزه چیست؟
انگیزه، نیرویی است که شما را وادار به دنبال کردن اهدافتان و دستیابی به آنها میکند.
انگیزه، تمایلی برای شرکت در مسابقه ماراتون، ارتقای شغلی و کاهش وزن است.
بدون انگیزه، شما هیچ تمایلی برای دنبال کردن سرافرازی نخواهید داشت.
انگیزههای اصلی شما باید پیش از آن که بتوانید بر روی بهبود جنبههای بهتری از زندگی خود کار کنید، برآورده شوند.
سلسله مراتب نیازهای مازلو توضیح میدهد که چگونه انگیزه برای مراقبت از نیازهای فیزیولوژیکی و ایمنی پیش از دنبال کردن عشق، اعتماد به نفس و خودشکوفایی ایجاد میشود.
پیش از به دست آوردن آمادگی کامل برای انجام کاری و بررسی تفصیلی تمامی تئوریهای روانی انگیزه، از نیازهای اساسی خود مراقبت کنید.
زمانی که از نیازهای اساسی خود مراقبت کردید، برای دستیابی به هدف بزرگتر خود آماده خواهید بود.
دنبال کردن هدف برای برخی از افراد در صورت نداشتن شور و اشتیاق در پس انگیزه سخت و دشوار است.
زمانی که افکار، اهداف و اعمالتان همگی در یک راستا هستند، قبل از آن که خودتان متوجه شوید، از خط پایان عبور کردهاید.
مهمترین گام در با انگیزه ماندن، پشتیبانی از آن توسط هدف و اشتیاق است.
به همین دلیل است که باید از خود بپرسید:
«چه هدفی در حال حاضر برایم به اندازهای اهمیت دارد که میتوانم ذهن، بدن و روحم را بر روی آن متمرکز کنم؟»
اهمیت با انگیزه ماندن
پیدا کردن و ایجاد انگیزه حیاتی است زیرا به شما اجازه میدهد تا:
- عادتهایتان را تغییر دهید؛
- تبدیل به بهترین خود شوید؛
- اهداف دستیافتنی تعیین کنید؛
- یاد بگیرید چگونه زمان را مدیریت کنید؛
- مهارتها و استعدادهایتان را بسازید؛
- سلامت روانی خود را بهبود دهید.
انگیزه دارای اثر نمایی است. در ابتدا، دنبال کردن اهداف میتواند دشوار باشد.
زمانی که دورهی دردناک گذشته را پشت سر میگذارید، احتمال این که به سمت خط پایان حرکت کنید، بیشتر خواهد بود.
شما متوجه خواهید شد که انگیزه در این لحظات به شما کمک میکند تا:
- خود را با محیط سریع و رو به تغییر تطبیق دهید؛
- عملکردی با بهرهوری بیشتری داشته باشید؛
- شجاعت و شخصیت را بسازید؛
- محرک درونی خود را افزایش دهید.
با انگیزه ماندن همچنین به سلامت روانی و فیزیکی ما نیز بستگی دارد.
زمانی که انگیزهی کافی نداریم، بهزیستی ما از بین میرود.
نیازهای اساسی دیگر برآورده نخواهند شد و ذهن و بدن ما به خاطر آن رنج میبرند.
شما باید برای رفتن به باشگاه یا ورزش کردن، انگیزه داشته باشید.
شما باید برای تبدیل شدن به یک پدر یا مادر، دوست و شریک زندگی خوب، انگیزه داشته باشید و برای با انگیزه ماندن تلاش کنید.
زمانی که انگیزهی خود در کارهای کوچکی از قبیل تمیز کردن اتاق را از دست میدهید، این اثر پروانهای خواهد داشت و میتواند تاثیر منفی بر بهزیستی شما بگذارد.
به همین دلیل است که شما باید محرک انگیزشی خود را پیدا کنید.
این یک جنبهی حیاتی برای داشتن یک زندگی کامل و دستیابی به خوشبختی، موفقیت و غیره است.
چرا با انگیزه ماندن دشوار است؟
بخش دشوار انگیزه، شروع نیست بلکه با انگیزه ماندن است.
هر سال جدید، هزاران نفر تصمیم میگیرند که زندگی خود را تغییر دهند.
کمتر از ۱۰ درصد از این افراد پایبند انگیزه خود هستند.
در ادامه، دلایل معمولی بسیار زیادی برای از دست دادن انگیزه ناتوانی در با انگیزه ماندن شرح داده میشود.
هدف کافی نداشتن
در حالی که فکر کردن به تعیین اهداف ساده برای با انگیزه ماندن، آسان به نظر میرسد اما ممکن است به انگیزهی بلندمدت شما صدمه بزند.
در صورتی که اهداف بسیار دستیافتنی تعیین کنید، خسته میشوید و علاقهی خود را از دست خواهید داد.
در حالت ایدهآل، باید تعادلی بین تلاش کردن و ایجاد اهداف واقعگرایانه برقرار کنید.
در صورتی که عادت دارید در محدود آرامش خود قرار داشته باشید، رضایت حاصل از دستیابی به هدف متحولکننده را از دست خواهید داد.
زمانی که تلاش میکنید، اعتماد به نفس شکستناپذیری ایجاد میکنید و به این طریق، به اهداف خود یکی پس از دیگری دست مییابید.
روزی که به اطراف خود نگاه میکنید و رویاهایتان به حقیقت پیوستهاند، ارزش این همه تلاش و زحمت را خواهد داشت.
رنج بردن از به تاخیر انداختن کارها
در صورتی که متمرکز ماندن و شروع کردن برایت دشوار باشد، کارها را پشت گوش میاندازید.
به تاخیر انداختن، عادت بدی است که به منظور دستیابی به اهداف کوتاهمدت باید یاد بگیرید با آن مقابله کنید.
برخی از گامهای سادهای که برای مقابله با به تاخیر انداختن میتوانید بردارید، عبارتند از:
- تعهد به شروع کار برای حداقل سه دقیقه؛
- ایجا فهرست انجام کارهای روزانه، هفتگی و ماهانه؛ و
- به خود پاداش دادن هنگام کامل شدن کارها.
چشمانداز نامعلوم
عدم قطعیت در مورد آینده، ترسی است که بسیاری از ما با آن دست و پنجه نرم میکنیم.
این ترس میتواند فلجکننده باشد به طوری که به جای اقدام کردن، شروع به نگرانی در مورد این که چه خواهد شد، میکنیم.
«اگر جواب ندهد، چه؟»، «اگر رویایم به حقیقت نپیوندد، چه؟»، «اگر موفق نشوم، چه؟».
در صورتی که در ایجاد چشمانداز مشکل دارید، پس ممکن است در زندگی بیهدف شوید.
زمانی که در زندگی خود هدف و شور و اشتیاق پیدا میکنید، به دنبال تلاش برای برتری کشیده میشوید.
شما میتوانید فرآیند کشف هدف زندگی خود را با مطرح کردن این سوال از خود آغاز کنید که زندگی ایدهال ما چگونه خواهد بود؟
به این طریق، برای زندگی که میخواهید، چشماندازی به وجود میآورید.
ترس کنترل ذهن و کارهایتان را به دست میگیرد
ترس میتواند مانع دستیابی شما به اهدافتان شود.
به جای اقدام کردن و حرکت رو به جلو، شما ممکن است به خاطر ترس از شکست نگران و مضطرب شوید.
نباید اجازه دهید ترس مانع شما شود.
در صورتی که قادر به کنترل ترسهایتان نشوید، ممکن است فرصتهای شغلی، رابطه و بهبود فردی را از دست بدهید.
خوشبختانه، میتوان بر ترس غلبه کرد.
یکی از روشهای غلبه بر ترس، پیدا کردن ریشهی آن است.
با خوداندیشی عمیق، شما میتوانید لحظاتی که ترس مانع از رشدتان میشود را کشف کنید.
این امر، پنجرهای از فرصتها برای برقراری ارتباط با درون خود و رها شدن را در اختیار شما قرار میدهد.
مقابله با ترس، تنهایی راهی که میتوان به کمک آن به بهترین نسخه از خود تبدیل شد.
لازم نیست مشکلات خود را یک شبه حل کنید اما برداشتن گامها آهسته و متفکرانه میتواند تاثیر بسیار زیادی بر نحوهی مقابلهی شما با دنیای درون و بیرون داشته باشد.
غرق در کار و مسئولیتها شدن
این امر که به عنوان فرسودگی نیز شناخته میشود، شما را در وضعیت افسردگی حاصل از تلاش و تقلا بیش از حد به منظور دستیابی به اهداف قرار میدهد.
فرسودگی زمانی رخ میدهد که ما بهزیستی خود را فدای پیشرفت در یک حرفه یا سرگرمی میکنیم.
زمانی که آشفته و مضطرب هستیم، برقراری تعادل در زندگی چالشبرانگیز میشود.
فرسودگی، نشانهای از آن است که شما انگیزه دارید اما باید یاد بگیرید که کار را از زندگی شخصی خود جدا کنید.
بدون این تفکیک، خطوط به تدریج کمرنگتر میشوند و پیدا کردن انگیزه وقتی که مدام در زمینه کاری شکست میخورید، به شدت دشوار خواهد شد.
از طریق بهبود مدیریت زمان با فرسودگی مقابله کنید و یاد بگیرید که برای خود وقت بگذارید.
انواع انگیزه
درک و دانستن نحوهی استفاده از انواع مختلف انگیزه میتواند به شما در دستیابی به اهداف کمک کند.
انگیزه درونی
انگیزه درونی از رضایت درونی حاصل میشود و به سود خارجی بالقوه بستگی ندارد.
اگر تنها برای لذت بردن ورزش میکنید، پس این کار را از روی انگیزه درونی انجام میدهید.
این موضوع برای نقاشی کشیدن، مدیتیشن، یادگیری و خواندن نیز صدق میکند.
هر آنچه که به جای سود شخصی بالقوه برای سرگرمی به دنبالش هستید، از انگیزه درونی برمیخیزد.
متوجه خواهید شد که پایبند بودن به انگیزه درونی سادهتر خواهد بود زیرا شما به جای وابستگی به فاکتور خارجی برای خوشبختی از خود فرآیند لذت میبرید.
انگیزه بیرونی
انگیزه بیرونی به معنی تلاش برای دستیابی به هدف ملموسی است که نتیجهی خاصی دارد.
ورزش کردن تنها برای برنده شدن، یک انگیزه بیرونی است.
انگیزه بیرونی لزوماً بد نیست اما متوجه خواهید شد که رضایت حاصل از انگیزههای بیرونی بسیار کمتر از انگیزههای درونی است.
انگیزه مبتنی بر پاداش/تشویق
مشابهی انگیزه بیرونی، شما میتوانید آن را مانند سیاست چماق و هویج در نظر بگیرید.
پس از پایان یک کار، پاداشی در انتظار شماست.
به عنوان مثال، شریک زندگیتان به شما میگوید که اگر خانه را تمیز و مرتب کنید، شام خوشمزهای برایتان درست خواهد کرد.
در صورتی که علاقهای به تمیزکاری نداشته باشید، وادار کردن شما به این کار میتواند غیرممکن باشد.
تشویق شما با یک غذای خوشمزه باعث میشود که به راحتی انگیزه کافی برای به انجام کار را به دست آورید.
انگیزه مبتنی بر ترس
انگیزه مبتنی بر ترس، نمونهای از تقویت منفی است.
ممکن است از این موضوع ترس داشته باشید که اگر به اهداف خود پایبند نباشید، هیچگاه به سایز لباسهای دلخواه یا شغل رویایی خود دست پیدا نخواهید کرد.
انگیزه مبتنی بر ترس زمانی میتواند بسیار قوی باشد که از آن برای دستیابی به اهداف درست استفاده شود.
انگیزه مبتنی بر موفقیت
افرادی که به دنبال دستیابی به جایگاههای بالاتر، موقعیتهای مناسبتر و عناوین بهتر هستند، همگی با انگیزه مبتنی بر موفقیت کار میکنند.
کسانی که از انگیزههای مبتنی بر موفقیت استفاده میکنند، به منظور دستیابی به هدفی که در ذهن دارند، تلاش میکنند و نه لزوماً برای سود شخصی.
اگر فرد حرفهای هستید که میخواهد افق دید خود را گسترش دهد، استفاده از انگیزه مبتنی بر موفقیت با دور نگه داشتن نفس به شما در دستیابی به اهدافتان کمک خواهد کرد.
انگیزه مبتنی بر قدرت
در صورتی که میخواهید دنیا را تغییر دهید (یا حداقل بخشی از آن را)، پس میتوانید از انگیزه مبتنی بر قدرت استفاده کنید.
اساساً، اگر میخواهید یک رهبر یا رویاگرای باشید، تنها عطش قدرت میتوان به شما در دستیابی به موفقیت کمک کند.
این میتواند منفی باشد (به دیکتاتورها فکر کنید) اما همچنین میتواند مثبت نیز در نظر گرفته شود (به مارتین لوتر کینگ فکر کنید).
انگیزه پیوندجویی
اگر تاکنون عضو یک تیم ورزشی بودهاید، حتماً پیوندجویی را در عمل دیدهاید.
این روحیهی خاص تیم است که به هر بازیکن انگیزهی به نمایش گذاشتن بهترین عملکرد خود را میدهد.
کار نیز میتواند این چنین باشد.
شما تنها باید مطمئن شوید که عضو یک تیم هماهنگ و حامی هستید.
انگیزه کارآمدی
در صورتی که همیشه سعی میکنید چیزهای جدیدی یاد بگیرید و متخصص شوید، شما توسط انگیزه کارآمدی هدایت میشوید.
انگیزه کارآمدی به خصوص زمانی قوی است که شما سعی دارید کسب و کاری را ایجاد کنید یا با مشکلات مواجه شوید.
به جای تسلیم شدن، شما به یادگیری و پیشرفت کردن ادامه میدهید.
انگیزه نگرشی
تصور کنید که با شروع یک ذهنیت منفی، سعی دارید به یک هدف بزرگ از قبیل یادگیری یک زبان جدید دست پیدا کنید.
انگیزه شکستگرا احتمالاً شما را به آنجا هدایت خواهد کرد.
اما اکنون همین سناریو را با ذهنیت مثبت تصور کنید.
با این نگرش امیدوارکننده و مثبت، شما انگیزه لازم برای شروع یادگیری زبان جدید موردنظر خود و صحبت کردن به آن زبان را پیدا خواهید کرد.
آیا میخواهید سبکهای مختلف انگیزه که برای شما مناسب هستند را پیدا کنید؟
انگیزه درونی در برابر انگیزه بیرونی
چه وقت باید از انگیزه بیرونی استفاده کرد؟
انگیزه بیرونی باید عاقلانه مورد استفاده قرار گیرد چراکه تنها تمرکز بر شهرت و ثروت میتواند منجر به احساس عدم رضایت شود.
موقعیتهایی که میتوان از انگیزه بیرونی استفاده کرد، عبارتند از:
- پیشنهاد آن به کسانی که نمیخواهند یک کار خاصی را انجام دهند.
- وادار کردن کسی به انجام کاری میتواند رضایتبخش باشد اگر در پایان کار چیزی برای انتظار داشته باشند.
- پول درآوردن و صرفهجوبی برای دوران بازنشستگی.
- برای تبلیغات به دنبال پست دولتی بودن.
چه وقت باید از انگیزه درونی استفاده کرد؟
انگیزه درونی بیشتر برای لذت شخصی است و نه پاداش.
بدون داشتن انتظار پاداش در پایان کار، احتمال لذت بردن از انجام خود کار بیشتر خواهد بود.
وقتی تنها در مورد لذت انجام یک کار نگران هستید، دیگر مجبور نیستند در رابطه با دستیابی به هر گونه هدفی نگران باشید.
داشتن انگیزه درونی منجر میشود که بتوانید کارها را بدون هدف انجام دهید.
ترکیبی از انگیزههای درونی و بیرونی برای داشتن یک زندگی متعادل لازم هستند.
شما میخواهید از کاری که میکنید، لذت ببرید اما در عین حال به رضایت نیز دست پیدا کنید.
تقویت مثبت در برابر تقویت منفی
تقویت، نتیجهای است که در صورت بکارگیری، شانس شما برای انجام مجدد همان عادت را افزایش میدهد.
تقویتها را به عنوان لایهی دیگری از انگیزه در نظر بگیرید و این امر بر کارهای خاصی که انجام میدهید، تاثیر خواهد داشت.
تقویتها به دو شکل ظاهر میشوند: مثبت و منفی.
تقویت مثبت
تقویت مثبت، ارائهی محرک انگیزشی پس از انجام کار یا رفتار خاصی به یک فرد است.
مثالی از آن، دریافت پاداش برای انجام کاری بهتر از سایر همکارانتان است.
تقویت منفی
منظور از تقویت منفی، از بین بردن یک محرک خاص پس از انجام یک کار یا رفتار خاص است.
به عنوان مثال، شما تنها در صورتی ظرفها را میشویید که اجازه ندهید شریک زندگیتان به شما بگوید این کار را بکنید.
مثال دیگر، بیدار شدن و خاموش کردن زنگ ساعت است.
فارغ از نوع انگیزه، شما باید یاد بگیرید برای رسیدن به آنچه که میخواهید، چگونه باید اقدام کنید.
کتاب راهنمای انگیزه عملی میتواند به شما در این زمینه کمک کند.
همسو کردن اهداف، افکار و اعمال
آیا تاکنون این اتفاق برای شما رخ داده است که برای انجام کاری بسیار انگیزه داشته باشید اما بعداً از خود بپرسید که چرا انجام این کار را شروع کرد؟
این یک دلیل رایج است که چرا برای اکثر افرا پایبندی بر اهداف دشوار است.
بدون الهام و تفکر مثبت در کنار انگیزه، تنها یک قطعه از پازل را خواهید داشت.
زمانی که انگیزه و اشتیاق شما همسو هستند، مقدار انرژی که دارید، نامحدود خواهد بود.
شما لازم نیست در حال حاضر نگران انگیزه دادن به خود باشید.
وقت بگذارید و ببینید که در چه زمینهای شور و اشتیاق دارید.
خود را در جایی که میخواهید باشید، تصور کنید و آن را بر روی کاغذی بنویسید.
افکار مثبت بر اعمال شما تاثیرگذار هستند و در نتیجه، این اعمال به شما در رسیدن به اهدافتان کمک میکنند.
به اشتراکگذاری دیدگاهتان با نزدیکترین اعضای خانواده و دوستانتان به شما کمک میکند تا مسئول و پاسخگو بمانید.
وقتی به دیگران میگویید که قصد دارید به هدف خاصی دست پیدا کنید، بر طرز فکر خود تاثیر میگذارید.
همسو کردن خود، قدرتمندترین ابزاری است که شما هنگام حفظ انگیزه در اختیار دارید.
جریان انگیزه
اگر به دنبال با انگیزه ماندن هستید، باید متوجه باشید که انگیزه یک جریان است.
به منظور با انگیزه ماندن، شما باید از سطح منبع انگیزه فراتر روید.
شما باید به چیز عمیقتری دست پیدا کنید.
یک روش فکر کردن به انگیزه مانند خورشید است.
خورشید یک گلولهی انرژی پایدار و بادوام است که به طور مستمر انرژی زندگی روی زمین را تامین میکند.
همانند خورشید، موتور انگیزه نیز دارای چندین لایه است که از مرکز شروع میشود و تا سطح ادامه پیدا میکند.
سطح، چیزی است که همه ما میبینیم.
از منظر انگیزه، اینها سخنرانیها، نقلقولها، ویدیوها و غیره هستند.
اما اگر تنها به مرکز متکی باشید، دیگر هسته را نخواهید داشت.
هیچ فرآیندی برای دستیابی به اهداف با دوام وجود ندارد.
این یک بخش حیاتی برای موتور انگیزه است.
در صورتی که بتوانید موتور انگیزشی که پایدار است را ایجاد کنید، نه تنها به هدف و معنا دست خواهید یافت بلکه میتوانید از لحظه به لحظهی کاری که انجام میدهید نیز لذت ببرید.
این امر، مسئولیتها و نقشهای شما را از کارهای عادی به آنچه که دوست دارید، تغییر میدهد.
به منظور درک بهتر جریان انگیزه، بهتر است که موتور انگیزه را به ۳ بخش یا لایه تقسیم کنید:
- لایه ۱: مرکز – هدف نهایی که محرک هر کاری است که انجام میدهید.
- لایه ۲: پشتیبانی – امکاناتی که از کار شما پشتیبانی میکنند.
- لایه ۳: سطح: تقدیر و تشکر.
احتمالاً شما با لایهی دوم و سوم بیشتر آشنایی دارید چراکه ما در زندگی روزانه با آنها روبرو میشویم؛ با این وجود، توضیحی از هر سه مورد ارائه شده است.
سطح
این لایه شامل هر نوع شناخت و تایید خارجی است که میتواند به شما انگیزه بدهد.
شاید این احترام از سوی مدیر، همکاران دیگر و یا تعریف و تمجید باشد.
آن همچنین میتواند یک پشتیبانی عاطفی مانند تشویق، بازخورد و انتقاد سازنده باشد.
آن همچنین میتواند حاصل از وابستگی مانند داشتن دوستی که هدف مشترکی با شما دارد، باشد.
پشتیبانی
لایهی دوم، امکاناتی است که از اهداف شما حمایت میکنند.
آنها نهایتاً تضمین میکنند که همه چیز به منظور دستیابی به اهداف به آرامی پیش میروند.
نحوهی انجام آنها از طریق بزرگنمایی هسته انگیزهی شما و افزایش سرعت حرکتی است که ایجاد کردهاید.
نمونههایی از آن، دوستان و شبکههایی است که میتوانند به شما مشاوره دهند، شما را تشویق کنند و کمک کنند تا تمرکز خود را بر روی کار موردنظر حفظ نمایید.
هسته
اولین و مهمترین لایه، هسته است.
آن نیروی محرک جریان انگیزه و هدف شماست.
آن را به عنوان دلیل انجام هر کاری، اما عمیقتر در نظر بگیرید.
هدف چیزی است که بین کسانی که انگیزه دارند و کسانی که بیانگیزه هستند، کسانی که به دست میآورند و کسانی که به دست نمیآورند، کسانی که خوشحال هستند و کاسنی که نیستند، تمایز قائل میشود.
هسته شما، هدف شماست و توسط دو چیز حفظ میشود: معنا داشتن و پیش رفتن.
با این دو قطعهی اصلی، شما منبع قدرتی در اختیار دارید که میتواند تا آخر عمر به شما انگیزه دهد.
پس چگونه میتوان به هسته اصلی خود دست یافت؟ به این طریق:
۱- داشتن معنا
این به سادگی پرسیدن این سوال از خود است که چرا؟
چرا این هدف را بیشتر از هر چیز دیگری دنبال میکنید؟
اگر آن مبهم یا نامشخص است، انرژی نیز مبهم و نامشخص خواهد بود.
در صورتی که دقیق و واضح باشد، انرژی نیز این چنین خواهد بود.
بدون معنا، هیچ جهتی وجود نخواهد داشت.
همانطور که گفته شد، منظور از داشتن معنا، تغییر جهان نیست.
یافتن معنا به معنی کمک به ارزش چیزی یا کسی است که برایتان اهمیت دارد.
۲- پیش رفتن
نسخهی کوتاه آن، ادامه دادن است.
انگیزه از پیشرفت کردن و ایجاد حرکت نشات میگیرد.
وقتی شما از حرکت بایستید، همه چیز متوقف خواهد شد.
نکتهی دیگری که باید در ذهن داشته باشید، این است که پیشرفت حتماً نباید جهش بزرگی باشد.
حتی اگر یک چیز در جهت خوب تغییر کند، پیشرفت محسوب میشود.
یک استراتژی خوب برای تضمین حرکت رو به جلو، تعیین نقاط عطف و داشتن چک لیست است.
این روش خوبی برای تصور بردهای کوچک و بزرگ به شمار میرود.
بازیهای ویدیویی این کار را مداوم انجام میدهند و در حالی که دستاوردها مهم هستند، اما باز همان مراکز انگیزشی را تحریک میکنند که شما در هر نمونهی دیگری خواهید داشت.
با انگیزه ماندن برای اهداف خاص
علاوه بر تمام نکات مهم ارائه شده در مورد انگیزه، ما متوجه هستیم که شاید شما به دنبال انگیزه برای یک هدف خاص هستید.
این بخش به شما در یافتن روشهایی به منظور دستیابی به اهداف کمک خواهد کرد.
انگیزه زندگی
انگیزه زندگی، چیزی است که باعث میشود هر صبح از تخت بلند شوید.
در صورتی که انگیزه زندگی نداشته باشید، احتمال این که دست به انجام کاری بزنید، بسیار کم است.
در حالی که تنها شخصی که از زندگی شما خبر دارد، خودتان هستید، برخی از دلایل برای عدم توانایی با انگیزه ماندن در زندگی به شرح زیر هستند:
- مطمئن نیستید چه میخواهید.
- بیانگیزه بودن را جز هویت خود کردهاید.
- هدفگذاری خوبی نداشتهاید.
- احساس سردرگمی میکنید.
- شما بیش از آن که مشغول انجام کار باشید، به دنبال انگیزه میگردید.
- کارها را بیش از اندازه به تعویق میاندازید.
- دوران سختی را در زندگی پشت سر میگذارید.
- شما از عادتهای روزانه خود عقب افتادهاید.
یافتن انگیزه درونی و ایجاد یک موتور انگیزه پایدار به شما در بازیابی انگیزه زندگی و با انگیزه ماندن کمک خواهد کرد.
انگیزه کاری
زمینهی دیگری که افراد در آن انگیزه خود را از دست میدهند، کار است.
معمولاً افراد در یکی از چهار مورد زیر در محیط کار خود گیر میافتند.
- ارزشهای شما متناسب نیستند. کار شما با ارزشهایتان مرتبط نیست یا کمکی به آنها نمیکند. شما هیچ دلیلی برای انجام آن ندارد؛ پس آن کار را انجام نمیدهید.
- اعتماد به نفس ندارید. در اعماق وجودتان فکر میکنید که قادر به انجام این کار نیستید.
- شما احساسات در هم گسیختهای را تجربه میکنید. عواطف منفی از قبیل ترس، اضطراب، خشم یا افسردگی، شما را در بر گرفتهاند. این عواطف، انگیزهتان را از بین میبرند و در نتیجه، شما آن کار را انجام نمیدهید.
- عقده قربانی بودن. شما عملکرد بد خود را به چیزی که خارج از کنترل شماست، ارتباط میدهید.
انگیزه کاهش وزن
زمانهایی وجود دارد که ممکن است دست از اهداف کاهش وزن خود بردارید؛ به خصوص این که پایبند بودن به یک رژیم غذایی سالم یا برنامهی ورزشی چالشبرانگیز است.
در ادامه، دلایلی برای عدم توانایی در با انگیزه ماندن در زمینه کاهش وزن آورده شده است.
- شما هر روز یک کار تکراری را انجام میدهید. نه لزوماً همان برنامهی ورزشی اما اگر سه ست دهتایی را هر روز انجام میدهید، در نهایت از انجام آن خسته خواهید شد.
- شما به وضع ثابتی رسیدهاید. در صورتی که هدف شما، کاهش وزن است، هر صبح دیدن یک عدد روی ترازو با وجود تمرینات سختی که انجام دادهاید، دلسردکننده خواهد بود.
- شما به تنهایی ورزش می کنید. در حالی که تنها بودن خوب است، اما آوردن یک دوست در برنامه ورزشی میتواند به شما کمک کند.
- شما به خوبی ریکاوری نمیشوید. شما انگیزهی خود را از دست خواهید داد اگر ورزش میکنید و سپس فوراً به یک رستوران فست فود میروید.
- محیط تغییر کرده است. هر روز رفتن به یک باشگاه ورزشی نیز میتواند قدیمی شود.
«انگیزه تقریباً همیشه استعداد محض را شکست میدهد» – نورمن رالف آگوستین
با انگیزه ماندن، تفاوت عظیمی در زندگی شما ایجاد میکند.
شما قادر خواهید بود اهداف و رویاهایی که برای سالها کنار گذاشتهاید را دنبال کنید.
شما همچنین میتوانید اهداف جدید و هیجانانگیزی برای خود تعیین کنید که پیش از این هرگز در نظر نگرفتهاید.
همیشه با انگیزه ماندن را سرلوحه خود قرار دهید!
لینک منبع: lifehack.org