هر ساله، میلیون‌ها هدف‌گذاری انجام می‌شود ولی تعداد کمی از آن‌ها تحقق می‌یابند.

یادگیری نحوه‌ی درست هدف‌گذاری به شما این امکان را می‌دهد تا زندگی رویایی خود را داشته باشید.

اگر در تعیین و حفظ اهداف خود با مشکل روبرو شده‌اید، این مقاله شما را در دستیابی به اهداف خود کمک خواهد کرد.

در این مقاله، هر آنچه که لازم است در مورد ایجاد، تعیین و دستیابی به اهداف بدانید، آورده شده است.

در کنار هم، برنامه‌ای ایجاد خواهیم کرد که شما را در مسیر موفقیت قرار می‌دهد.

اگر برای مسئولیت‌پذیر بودن و شروع هدف‌گذاری درست آمادگی دارید، پس به خواندن این مطلب ادامه دهید. ما به شما در هدف‌گذاری درست و نحوه‌ی دستیابی به اهداف کمک خواهیم کرد.

هدف‌گذاری چیست و چرا دستیابی به اهداف اهمیت دارد؟

هدف‌گذاری زمانی است که شما خواسته‌ای در ذهن دارید و سپس برای رسیدن به آن هدف، برنامه‌ریزی می‌کنید و با اهداف بزرگ‌تری که می‌خواهید به منظور بهبود زندگی خود به آن‌ها دست پیدا کنید، پیش می‌روید.

شما برای دستیابی به اهداف و تحقق رویاهایتان حتماً به برنامه‌ریزی نیاز دارید.

زمانی که هدف‌گذاری درستی انجام می‌دهید، در واقع برای موفقیت برنامه‌ریزی می‌کنید.

شما باید تا از منطقه آسایش خود خارج شده و به این طریق است که به بهترین خودتان تبدیل می‌شوید.

به منظور شروع برنامه‌ریزی برای موفقیت، این مراحل دستیابی به اهداف را به خاطر بسپارید:

از اهداف کوچک‌تر برای دستیابی به اهداف بزرگ‌تر شروع کنید

اهداف کوچک و به راحتی قابل دستیابی را انتخاب کنید؛ قهوه نخوردن برای یک روز در هفته یا ۳۰ دقیقه زودتر از حالت عادی از خواب بیدار شدن.

زمانی که به تعیین و دستیابی به اهداف کوچک عادت می‌کنید، از نظر ذهنی متمرکز و آماده‌ی مقابله با موانع بزرگ‌تری از قبیل تغییر شغلی یا روی فرم آمدن می‌شوید.

هدف زندگی خود را پیدا کنید

این موضوع اهمیت دارد که هدف‌گذاری شما در راستای هدف زندگیتان باشد.

اگر در دستیابی به این هدف شکست بخورید، اهدافتان بی‌معنی خواهند شد و ادامه‌ی مسیر دشوار خواهد بود.

یک تاریخ خاص مشخص کنید

یک تاریخ خاص برای دستیابی به اهداف بلندمدت خود مشخص کنید.

لازم نیست در یک روز دلخواه به اهداف خود دست پیدا کنید اما ضرب‌الاجل‌های معناداری تعیین کنید تا هر روز خود را ملزم به سخت کار کردن نمایید.

چرا هدف‌گذاری و دستیابی به بردهای کوچک اهمیت دارد؟

به شما قدرت می‌دهد

هدف‌گذاری موثر اعتماد به نفس تزلزل‌ناپذیری ایجاد می‌کند و شما را به حرکت به سمت آینده سوق می‌دهد.

شما اثر گلوله برفی را آغاز خواهید کرد و اهداف کوتاه‌مدت، شما را به سمت اهداف بلندمدت و در نهایت موفقیت هدایت می‌کنند.

زمانی که برای آینده‌ی خود برنامه‌ریزی می‌کنید، می‌توانید به طور محسوس ثمره‌ی کار و تلاش خود را ببینید.

تعیین اهدافی زمانی که دید واضحی از آنچه می‌خواهید در ذهن ندارید، دشوار خواهد بود.

وقتی که مجبور به هدف‌گذاری هستید، شما با ندای درونی خود حرف می‌زنید و از خود می‌پرسید که واقعاً در زندگی چه می‌خواهید.

هدفمند زندگی کردن، هر روز تلاش کردن و رو به جلو رفتن را آسان‌تر می‌کند.

استفاده از یک فرآیند مناسب تعیین اهداف، ابزار مورد نیاز برای دستیابی به اهداف و تحقق رویاها را در اختیار شما قرار می‌دهد.

به شما بازخورد می‌دهید

زمانی که شروع به تعیین اهداف می‌کنید، می‌توانید خود را بهتر بشناسید و بهترین برنامه‌های عملیاتی را برای خود تعیین کنید.

زمانی که تنها در دنیای رویاهای خود زندگی می‌کنید، دانستن این که خواسته‌های واقعی شما چیست، دشوار خواهد بود.

زمانی که هدف‌گذاری می‌کنید و به اهداف خود دست پیدا می‌نمایید، بازخورد صمیمانه‌ای از طرف بخش روانی و عاطفی وجود خود دریافت می‌کنید.

به این ترتیب، به تدریج متوجه می‌شوید که واقعاً از زندگی چه می‌خواهید.

تا زمانی که زندگی واقعی را تجربه نکنید، درک این که رویاهایتان واقعاً چه هستند، ساده و راحت نخواهد بود.

به شما کمک می‌کند تا از سندروم شی نورانی جلوگیری کنید

سندروم شی نورانی به معنی پرت شدن حواس از یک ایده به سمت ایده‌ی دیگری است.

این سندروم می‌تواند به طرز قابل توجهی مانع از رشد شما شود.

در صورتی که ذهنیت موفقیت خوب و درستی ندارید، دستیابی به اهداف و تحقق رویاها دشوار خواهد بود.

تعیین چندین هدف هیچ مشکلی ندارد اما اگر تمرکز اصلی خود را از دست بدهید، به هیچ یک از آن‌ها دست پیدا نخواهید کرد.

تلاش برای دستیابی همزمان به تعداد زیادی هدف موجب سردرگمی و فرسودگی می‌شود.

بر روی آنچه که بیشتر از همه برایتان اهمیت دارد، تمرکز کنید.

به اهداف خود پایبند بمانید و گام‌های کوچک برای دستیابی به اهداف را دنبال کنید.

در ادامه، ۸ دلیل اهمیت تعیین اهداف به منظور داشتن یک زندگی رضایت‌بخش آورده شده است:

چرا افراد در دستیابی به اهداف خود شکست می‌خورند

سه دلیل برای شکست افراد در دستیابی به اهداف وجود دارد.

خبر خوب این است که اگر در حال حاضر گرفتار یک، دو یا حتی هر سه دلیل شده‌اید، می‌توانید راه‌حل‌های زیر را از همین حالا استفاده کنید.

عملی نکردن برنامه‌ها

اهداف شما در حد هدف باقی می‌مانند اگر کاری که باید را برای رسیدن به آن‌ها انجام ندهید.

افرادی که برای دستیابی به اهداف خود اقدام نمی‌کنند، ممکن است به دلایل زیر باشد:

به تاخیر انداختن: عدم موفقیت در تعیین یک هدف برای خود یا ادامه‌ی کار لازم.
فلج تحلیلی: نیاز به کامل بودن همه چیز پیش از شروع.
عدم تعهد: انجام کاری که راحت و آسان است و درگیر نکردن خود با مسائل سخت و دشوار.
بهانه‌تراشی: سرزنش کردن فاکتورهای خارجی برای عدم پیشرفت خود.
عدم توانایی در مقابله با شکست: به راحتی تسلیم شدن در صورت رویارویی با شکست و اشتباهات.
تفکر نتیجه محور: تمرکز کردن بر نتایج به جای فرآیند کار.

انجام کارهای روزانه‌ی کوچک، اثر مرکب خواهد داشت.

به عنوان مثال، ۳۰ دقیقه پیاده‌روی هر روز شاید بی‌فایده به نظر برسد اما هر روز پیاده‌روی کردن موجب ایجاد تغییرات بزرگی در ظاهر شما می‌شود.

در صورتی که در ادامه دادن مسیر مشکل دارید، سعی کنید چند هدف عملکردی را برای خود تعیین کنید تا بتوانید آن‌ها را هر روز دنبال نمایید.

بردهای کوچک به شما اعتماد به نفس کافی برای ادامه‌ی مسیر موفقیت را می‌دهند.

تنها کاری که باید انجام دهید این است که کارهای خود را به تعویق نیندازید و اولین قدم خود را بردارید.

هدف درست انتخاب نکردن

در صورتی که اهداف درستی انتخاب نکنید، در نهایت به دلیل عدم پیشرفت یا بی‌انگیزه بودن ناامید خواهید شد.

اگر اهدافتان غیرمنطقی، بسیار بزرگ و طاقت‌فرسا و ناسازگار با هدف اصلی زندگیتان هستند و الهام‌بخش و تشویق‌کننده نمی‌باشند، پس اهداف اشتباهی را انتخاب کرده‌اید.

هدفی را انتخاب کنید که دستیابی به آن امکان‌پذیر باشد.

داشتن اهداف بلند پروازانه چیز خوبی است اما پرواز کردن غیرممکن است.

هدفی را انتخاب کنید که می‌توانید برای رسیدن به آن واقع‌بینانه تلاش کنید.

زمانی که اهدافتان الهام‌بخش و معنادار هستند، هیچ‌گاه با مشکل عدم انگیزه مواجه نخواهید شد.

عدم موفقیت در برنامه‌ریزی

زمانی که به رضایت فوری اعتیاد پیدا می‌کنید، سریع ناامید شدن بسیار آسان خواهد بود.

در حالی که ما عادت کردیم تمام کارها را با فشار یک دکمه انجام دهیم، واقعیت این است که اهداف بلندمدت طولانی هستند!

لازم است تا هر مرحله را بر این اساس برنامه‌ریزی کنید تا مسیر حرکت به سمت دستیابی به اهداف مشخص شود.

بدون برنامه‌ریزی، شما بی‌هدف حرکت خواهید کرد.

لازم نیست هر دقیقه از روز خود را برنامه‌ریزی کنید اما بکارگیری تکنیک‌های مدیریت زمان، نتایج معجزه‌آسایی را ایجاد خواهند کرد.

آیا به قدرت اراده‌ی زیادی برای دستیابی به اهداف نیاز دارید؟

قدرت اراده یک المان ضروری برای دستیابی به اهداف نیست و این اشتباهی است که بسیاری از افراد دچارش می‌شوند.

هدف شما، دستیابی به قدرت اراده‌ای که یک مادر برای نجات فرزند خود از یک اتومبیل در حال آتش لازم دارد، نیست.

شما به دنبال ترکیبی از انگیزه، ثبات و قدرت اراده هستید که به شما در تعیین اهداف واقع‌گرایانه کمک می‌کنند.

شما می‌توانید قدرت اراده‌ی خود را بدون نیاز به مربی کسب و کار یا مربی بهره‌وری رها کنید.

مانع اصلی دستیابی به اهداف و موفقیت، خود شما هستید.

تعیین اهداف شخصی به شما اراده‌ی کافی برای طی کردن مسیر را موفقیت را می‌دهد.

یک نمونه‌ی کلاسیک از قدرت اراده‌ی بیش از اندازه، دانشجویان کالج هستند که برای امتحانات پایانی خود درس می‌خوانند.

در هفته‌ی پایانی منتج به امتحانات، دانشجویان اراده‌ی لازم جهت مطالعه کردن به دست می‌آورند اما متوجه می‌شوند که همه چیز از بین می‌رود.

دانشجویان هر آنچه به دستشان برسد را می‌خورند، برای رهایی از استرس و اضطراب سیگار می‌کشند و برخی دیگر نیز ترجیح می‌دهند تمام روز را استراحت کنند.

قدرت اراده تنها چیزی نیست که بدان نیاز دارید بلکه به یک سیستم مستحکم نیاز دارید که در طول فرآیند چالش‌برانگیز به شما انگیزه می‌دهد و شما را متمرکز نگه می‌دارد.

در ادامه، نکاتی که باید در نظر بگیرید، آورده شده‌اند:

بررسی دقیق معماری انتخاب

معماری انتخاب بسیار قوی‌تر از قدرت اراده محکم است.

اگر سعی دارید که رژیم غذایی سالم‌تری داشته باشید، اولین کاری که باید انجام دهید، مقابله با تمایلات است.

این بدان معنی است که باید یخچال و کابینت خود را از هر آنچه که شما را از دستیابی به اهدافتان دور می‌کند، خالی کنید.

غذاهای ناسالم را با گزینه‌های سالم‌تر جایگزین کنید.

به جای شکلات و آبنبات، میوه‌ی تازه بخرید. به جای پاپ کورن و کراکر، سبزیجات بیشتری بخورید.

موارد ضروری برای موفقیت را ایجاد کنید

از آنچه شما را خوشحال می‌کند، آگاه باشید.

این به شما انگیزه‌ی لازم برای پیش رفتن در زندگی را می‌دهد.

این کار می‌تواند به روش‌های متعددی انجام شود مانند بررسی موشکافانه‌ی گذشته و تلاش برای سرگرمی‌های جدید.

تغییرات را با آغوش باز بپذیرید.

قدرت اراده برای موفقیت ضروری است اما تنها چیزی نیست که بدان نیاز دارید.

فرض کنید که شما همه چیز را نمی‌دانید.

این که هنگام شکست، دلیل آن را بررسی کنید، اوضاع را بهتر خواهد کرد.

روش‌های مختلفی را برای بهبود قدرت اراده و جنبه‌های دیگر

پیشرفت طرح

دانستن این که چه دستاوردهایی داشته‌اید، به شما نشان می‌دهد که در گذشته موفق بوده‌اید.

زمانی که به خود شک می‌کنید، نگاهی به پیشرفت‌هایی که تاکنون داشته‌اید، بیندازید.

محکم باشید. عزم شما برای غلبه بر لحظات سخت و دشوار زندگی زمانی حیاتی خواهد بود که قصد دستیابی به اهداف شخصی و تعیین اهداف SMART را دارید.

شما با موانعی برخورد خواهید کرد و قدرت اراده تنها چیزی است که شما را از این لحظات دشوار عبور می‌دهد.

خود را ببخشید و از اشتباهات گذشته درس بگیرید. این که بتوانی خود را ببخشید، به شما توانایی ادامه دادن را می‌دهد.

زمانی که به دلیل تاسف خوردن برای خود، مانع از پیشرفت خودتان نمی‌شوید، دستیابی به اهداف بسیار ساده‌تر و راحت‌تر خواهد بود.

راه‌حل نهایی برای تعیین اهداف

در این بخش، روش‌های دستیابی به اهداف و موفقیت در هدف‌گذاری را یاد خواهید گرفت.

۱- اهداف SMART تعیین کنید

چیزی که واقعاً می‌خواهید به دست آورید را درک کنید

هدف این است که به دنبال چه اهدافی هستید.

برای این کار، شما می‌توانید از تکنیک «۵ چرا؟» به منظور مشخص کردن انگیزه و تمایلات خود استفاده کنید.

هدف از این چارچوب این است که از خود ۵ مرتبه بپرسید «چرا؟».

هر مرتبه که از خود می‌پرسید «چرا؟»، به علت این که چرا هدف‌گذاری در وهله‌ی اول را آغاز کرده‌اید، می‌رسید.

فرض کنید که خواسته‌ی اولیه‌ی شما، درآمد بیشتر باشد.

چرا می‌خواهید درآمد بیشتری کسب کنید؟ چون می‌خواهم یک خانه‌ی بزرگ‌تر بخرم.
چرا خانه‌ی بزرگ‌تری می‌خواهید؟ چون زندگی کردن در خانه‌ی بزرگ‌تر، راحت‌تر است.
چرا تنها داشتن یک خانه‌ی بزرگ‌تر به شما احساس راحتی می‌دهد؟ زیرا خانواده‌ی بزرگی دارم، همسر و سه فرزند و باید جای کافی برای هر یک از اعضای خانواده وجود داشته باشد.
چرا یک خانه‌ی بزرگ برای زندگی کردن هر یک از اعضای خانواده‌تان می‌خواهید؟ چون می‌خواهم آن‌ها راحت زندگی کنند.
چرا؟ چون خانواده‌ام را دوست دارم و می‌خواهم که خوشحال باشند.

اکنون، آیا تفاوت بین خواسته‌ی اولیه و هدف نهایی و واقعی را متوجه می‌شوید؟

در این مثال، شما فکر می‌کردید که پول بیشتری می‌خواهید اما در حقیقت، آنچه می‌خواهید برای خوشحالی خانواده‌تان است.

در حالی که کسب درآمد بیشتر و خریدن خانه‌ی بزرگ می‌تواند آن‌ها را شاد کند اما رفتار شما با آن‌ها و زمانی که در کنار آن‌ها صرف می‌کنید است که اهمیت دارد.

نحوه‌ی تعیین اهداف SMART

اهداف SMART تعیین کنید و با مسئولیت‌پذیری شخصی و بدون باورهای محدودکننده شروع به دستیابی به اهداف مهم شخصی خود کنید.

خاص – معنای هدفی که من به دنبالش هستم، چیست؟
مثال: من می‌خواهم ۵۰ پوند وزن کم کنم.
قابل اندازه‌گیری – آیا می‌توان این هدف را اندازه‌گیری کرد؟
مثال: هر هفته خودم را وزن می‌کنم و متوجه‌ی پیشرفتم می‌شوم.
دست‌یافتنی بودن – آیا هدف من واقع‌گرایانه است؟
مثال: من وقت و هزینه‌ی زیادی برای اختصاص به وزن کم کردنم دارم.
مرتبط بودن – آیا این هدف سازگار با بخش روانی و عاطفی من است؟
مثال: بله، من می‌خواهم تابستان خوب به نظر برسم.
محدوده‌ی زمانی – چه وقت می‌خواهید این هدف محقق شود؟
مثال: یک سال زمان دارم تا بتوانم ۵۰ پوند از وزنم را کم کنم.

اهداف خاصی تعیین کنید

اهداف مبهم و کلی، ناکارآمد هستند زیرا فاقد جهت و مقصودی ندارند.

به خاطر داشته باشید که شما برای هدایت به اهدافی نیاز پیدا خواهید کرد.

با شناسایی دقیق مقصد نهایی، راه رسیدن به آن را تا حد امکان ساده کنید.

اهداف قابل اندازه‌گیری تعیین کنید

از اعداد، ضرب‌العجل‌ها و موارد دیگر در مراحل خود استفاده کنید تا بتوانید پیشرفت خود را پیگیری کنید.

چگونه متوجه خواهید شد که به هدف خود دست پیدا کرده‌اید اگر این هدف به سادگی «کاهش هزینه‌ها» باشد؟

اگر %۱ کاهش در ماه داشته باشید، در طی دو سال که کاهش %۱۰ داشته باشید، چه خواهید کرد؟

شما لذت دستیابی به اهداف را از دست خواهید داد اگر روشی برای پیگیری میزان پیشرفت خود نداشته باشید.

اهداف دست‌یافتنی تعیین کنید

شما با تعیین هدفی که هیچ شانسی برای دستیابی به آن وجود ندارد، تنها روحیه‌ی خود را از بین می‌برید.

با این وجود، بر وسوسه‌ی تعیین اهداف بسیار ساده غلبه کنید.

در بهترین حالت، دستیابی به اهدافی که نیازی به تلاش زیاد ندارند، می‌تواند خلاف انتظار باشد و حتی موجب ترس شما از تعیین اهدافی شود که احتمال شکست در آن‌ها وجود دارد.

شما با تعیین اهداف عملی و جسورانه به تعادل مورد نیاز دست پیدا خواهد کرد.

این‌ها اهدافی هستند که موجب پیشرفت شما می‌شوند و تحقق آن‌ها رضایت شخصی را به همراه دارد.

اهداف خاصی تعیین کنید

اهداف باید برای مسیری که شما در زندگی و کار خود انتخاب می‌کنید، اهمیت داشته باشند.

در صورتی که اولویت‌های خود را مطابق با این اهداف قرار دهید، به تمرکزی که برای پیشروی و دستیابی به اهداف نیاز دارید، دست پیدا خواهید کرد.

با تعیین انتظارات متناقض، وقت و زندگی خود را هدر خواهید داد.

اهدافی با محدوده زمانی تعیین کنید

این بدان معنی است که شما می‌توانید تشخیص دهید که کی به چیزی دست پیدا کرده‌اید.

زمانی که برای دستیابی به اهداف خود ضرب‌العجل دارید، فوریت‌شناسی شما بیدار می‌شود و شما سریع‌تر عمل می‌کنید.

موارد بالا، نمونه‌ای از هدف‌گذاری SMART هستند که به شما در ایجاد یک برنامه‌ی موفقیت‌آمیز کمک خواهند کرد.

شما می‌خواهید که پیش از شروع ماموریت حساس و مهم زندگی خود، هر مرحله را یادداشت کنید.

کارآمد بودن هنگام برنامه‌ریزی اهداف، دستیابی به آن‌ها را آسان‌تر خواهد کرد.

در نهایت، هدف SMARTER چیزی است که انگیزه‌ی بیشتری برای انجام آن داشته باشید.

۲- هدف خود را برنامه‌ریزی کنید

با تعیین شاخص کار شروع کنید

زمانی که می‌بینید تلاش و سخت‌کوشی شما به نتیجه نشسته است، متوجه‌ی تاثیر واقعی تعیین اهداف می‌شوید.

تعیین شاخص کار به شما در دستیابی به اهداف کمک می‌کند.

شاخص کار باید معیارهای زیر را داشته باشد:

چالش‌برانگیز باشد؛
در مدت زمان یک ماهه قابل تکمیل باشد؛
محکم باشد.

برنامه‌ی خود را ترسیم کنید.

برنامه‌ی خود را به چندین شاخص کار تقسیم کنید.

منظور از شاخص کار، مراحل کوچکی هستند که وقتی تکمیل شوند، شما به دستیابی به اهداف طولانی‌مدت خود نزدیک‌تر خواهید شد.

یک برنامه‌ی پشتیبان هنگام شکست شاخص کار داشته باشید.

شما باید در صورت مقابله با مشکل در زندگی، یک برنامه‌ی پشتیبان داشته باشید.

شاید مثال‌های زیر برایتان سودمند باشند:

فرض کنید که هدف شما، به دست آوردن یک شغل جدید است.

شما باید برنامه‌ی خود را به شرح زیر ترسیم کنید:

در مورد شغلی که به دنبالش هستید، تصمیم بگیرید؛
کارفرمایان بالقوه را پیدا کنید؛
ارسال درخواست‌ها شروع کنید؛
هر روز به ارسال درخواست خود ادامه دهید؛
مصاحبه‌ی اول؛
دو هفته منتظر بمانید؛
شغل جدید خود را جشن بگیرید!

زمانی که چنین برنامه‌ای در اختیار دارید، به سرعت می‌توانید فهرست کارهای خود را یکی پس از دیگری تیک بزنید.

این کار به شما انگیزه می‌دهد که تا پایان مسیر ادامه دهید.

اقدام نمایید

وقتی قصد دستیابی به اهداف را دارید، باید بر اقدامات درست تمرکز کنید.

اقدامات شما باید ویژگی‌های زیر را داشته باشد:

قصد: چرا این کار را انجام می‌دهید؟
ارزش: مزایایی که این کار برای شما به همراه خواهد داشت.
هزینه: برای دستیابی به اهداف از چه چیزی دست می‌کشید یا چه چیزی را سرمایه‌گذاری می‌کنید؟

سیستم پاداش داشته باشید

با پاداش دادن به خود قرار است دستیابی به اهداف آسان‌تر شود.

زمانی که به نتایج مدنظر خود دست پیدا می‌کنید و می‌خواهید جشن بگیرید، ایجاد اهداف بزرگ‌تر و تاثیرگذارتر ساده‌تر خواهد بود.

هر وقت که شاخص کاری را تکمیل می‌کنید، به خود پاداش دهید.
مطمئن شوید که پاداش‌ها متناسب با شاخص کار هستند. به عنوان مثال، اگر برای شغلی درخواست داده‌اید، این بدان معنی نیست که باید برای خود یک لباس گران‌قیمت بخرید.

وظایف خود را زمان‌بندی کنید

با برنامه‌ریزی اقدامات خود در مسیر درست حرکت کنید. زمان‌بندی بلوکی یک تکنیک کارآمد است که به شما در این زمینه کمک خواهد کرد.

علیرغم تمام برنامه‌ریزی‌های صورت گرفته به خاطر داشته باشید که برنامه‌ها می‌توانند کمی و کاستی داشته باشند.

برنامه‌ریزی در مورد مغالطعه‌ی برنامه‌ریزی به معنی اطمینان یافتن از این موضوع است که شما یک برنامه‌ی پشتیبان دارید و در صورت شکست حتماً ایده‌های بررسی و اصلاح برنامه‌ها را می‌پذیرید.

در مغالطه‌ی برنامه‌ریزی گیر نیفتید!

لطفاً همیشه بر اساس برنامه‌های خود پیش نروید.

سعی نکنید به زور برنامه‌های خود را پیش ببرید، هرچه پیش آید خوش آید.

مسئله این است که وقتی برنامه‌ای را تهیه می‌کنید، ممکن است در مورد تغییرات برنامه‌ی خود لجوج باشید.

به کمک موارد زیر می‌توانید از این موضوع اجتناب کنید:

فوراً به خود شک نکنید – بهتر است دو پیش‌فرض داشته باشید: ما تا حدودی توانایی برنامه‌ریزی درست را نداریم و نسبت به آن کور هستیم.
به سابقه‌ی خود توجه کنید – اعتماد به نفس بیش از اندازه یکی از موانعی است که هر فرد هنگام برنامه‌ریزی با آن موجه می‌شود. زمانی که می‌دانید قادر به دستیابی به چه چیزی هستید، برای چیزی که نمی‌توانید به دستش آورید، برنامه‌ریزی نمی‌کنید.
با عدم قطعیت مقابله کنید –
برنامه‌ریزی بدترین حالت: همانطور که گفته می‌شود، برای بدترین حالت برنامه‌ریزی کنید. این به معنی مشخص کردن بدترین سناریوی ممکن و نحوه‌ی مقابله با آن است.
برنامه‌ریزی انعطاف‌پذیر: به جای تمرکز بر نتایج، بیشتر بر روی اقداماتی تمرکز می‌کنید که شما را به نتایج می‌رسانند.

۳- بر اساس هدف خود اقدام کنید

سومین مرحله، دنبال کردن هدف‌گذاری است.

اقدام کردن با وجود برنامه‌ریزی باید تا حدودی روشن و شفاف باشد اما با در نظر گرفتن موارد زیر، اقدام کردن بر اساس اهداف آسان‌تر خواهد شد:

با اهداف کوچک و زمان‌بندی شروع کنید

ابزارها و روش‌های مختلفی وجود دارند که به شما در زمان‌بندی وظایف کمک می‌کنند. تنها مطمئن شوید که آن‌ها با شاخص‌های کاری که برنامه‌ریزی کرده‌اید، مطابقت داشته باشند.

در اینجا، چندین گزینه برای شما آورده شده است:

۱۹ مورد از بهترین اپلیکیشن‌های انجام کارها که شما را در مسیر درست نگه می‌دارند؛
۱۰ مورد از بهترین اپلیکیشن‌های تقویم که به شما کمک می‌کند تا ادامه دهید.

پیشرفت خود را مداوم بررسی کنید

بررسی پیشرفتتان را به یک فعالیت هفتگی تبدیل کنید.

در صورتی که گام‌های کوچکسی به سمت اهدافتان برداشته‌اید، این دستاورد را با سیستم پاداش خود جشن بگیرید.

در غیر این صورت، به کاری که برای باقی ماندن در مسیر و پیشرفت کردن نیاز است انجام دهید، فکر کنید.

محیطی ایجاد کنید که به دستیابی به اهداف کمک کند

اگر در محیطی قرار دارید که مانع از ذهنیت موفقیت شما می‌شود، باید به روش‌های برای تغییر محیط خود فکر کنید.

مواردی از قبیل تمیز کردن میز کار، اجازه‌ی ورود دادن به نور طبیعی بیشتر، معاشرت با افراد مختلف می‌توانند چیزهایی باشند که شما برای تمرکز کردن بدان‌ها نیاز دارید.

این سناریو را در نظر بگیرید:

هدف شما، کم کردن ۲۰ پوند از وزنتان در مدت زمان ۶ ماه است.

در صورتی که بدون داشتن نقشه راه برای تناسب اندام خود تلاش کرده‌اید، احتمالاً در دستیابی به اهداف خود شکست خورده‌اید.

با این وجود، با ایجاد یک محیط درست مانند پر کردن خانه با غذاهای سالم‌تر، شما به خود شانس موفقیت را می‌دهید.

و وقتی که خود را مسئول و پاسخگو می‌کنید، به عنوان مثال با مشارکت دادن شریک زندگیتان در مسیر دستیابی به اهداف، انگیزه‌ای که برای ادامه مسیر بدان نیاز دارید را به دست می‌آورید.

در صورتی که پیشرفت خود بررسی کنید و هر بار که به یکی از اهداف دست پیدا می‌کنید، به خود پاداش دهید، پس شما هر آنچه که برای رسیدن به هدف کاهش وزن خود لازم دارید را خواهید داشت.

اما این تنها یکی از مشکلات بسیار زیاد در مسیر تداوم است.

شما در این مسیر ممکن است با مشکلات دیگری نیز برخورد کنید از جمله:

رویاهایتان متعلق به خود شما نیستند – ممکن است شما رویاهای حلقه‌ی اجتماعی یا والدین خود را دنبال می‌کنید. در این صورت، حفظ تداوم سخت و دشوار خواهد بود.
شما ممکن است تحت تاثیر رویاهایتان قرار بگیرید – دنبال کردن یک رویا بار معنایی زیادی دارد زیرا می‌تواند از نظر ذهنی چالش‌برانگیز باشد. تلاش برای تبدیل شدن به یک خواننده‌ی مشهور ممکن است به دلیل غیرواقع‌گرایانه بودن موجب ناامیدی شما شود. از طرف دیگر، هدف هر هفته تولید موسیقی نیز می‌تواند بدون ایجاد استرس غیرضروری برای مشهور شدن، شما را به همان سمت ببرد.

شما ممکن است ذهن آشفته و سازمان نیافته‌ای داشته باشید – سازماندهی ذهن و فضا، کلید پیشرفت است. اگر به راحتی به خاطر ذهن آشفته حواستان پرت می‌شود، لحظاتی از روز را به تنفس عمیق یا مدیتیشن اختصاص دهید.
شما چرایی هدف خود را نمی‌دانید – چرا می‌خواهید به این هدف دست پیدا کنید؟ چرا می‌خواهید خود را با این هدف عادت دهید؟ دانستن پاسخ این سوالات به شما کمک می‌کند تا ثابت قدم بمانید. به علاوه، شما باید یک دلیل عالی برای ادامه نیز داشته باشید.

تمرین، تمرین و تمرین

در حالی که سیستم هدف SMARTER یک روش عالی برای تعیین اهداف است، این تنها شروع ماجراست.

اینجاست که تمرین سنجیده می‌تواند موجب درخشش فرد شود.

پیش از تمرین سنجیده، شما یک تمرین ساده و یک تمرین هدفمند دارید.

تمرین ساده چیزی است اکثر افراد انجام می‌دهند و شرایط زیر را برآورده می‌کند:

شما هدف خود را به عنوان سرگرمی می‌بینید که هر چند وقت یکبار آن را انجام می‌دهید.
زمانی که تمرین می‌کنید، مقیاس چالش پایین است. شما یا استانداردهای را بالا می‌برید یا به انجام همان کار ادامه می‌دهید.

به عنوان مثال، شما ممکن است تنها یک آهنگ را با ساز خود بنوازید یا به یک شکل مقاله بنویسید.

برای تمرین هدفمند شما باید:

هدف خود را مطابق با چیز خاص‌تری تنظیم کنید. به عنوان مثال، به جای تمرین مداوم همان آهنگ، خود را کمی به چالش بکشید و بگویید که این آهنگ را چندین بار پشت سر هم بدون اشتباه می‌نوازید.
استراتژی ایجاد کنید که به شما در دستیابی به اهداف کمک کند.
یک دلیل واضح و روشن و تلاش کردن داشته باشید.

به منظور تبدیل شدن به کسی که تمرین سنجیده انجام می‌دهد، شما باید:

شرایط تمرین هدفمندانه را برآورده کنید.
اطمینان حاصل نمایید که تمرینی که انجام می‌دهید، در زمینه مبتنی بر عملکرد است. یعنی، در زمینه‌ای که شما تمرین می‌کنید، بین متخصصان و تازه‌کاران تمایزی مشخصی وجود دارد.
یک سیستم یا مربی برای هدایت داشته باشید.