با ادامه پیشرفت های کوچک، به بزرگترین اهداف خود دست یابید
تا همین اواخر، من هرگز به استودیوی رنگآمیزی شیشه نرفتهبودم.
اما بدون هیچ گونه برنامهریزی، در عرض سه روز از دو استودیوی مختلف دیدن کردم.
عجیب است که زندگی چگونه اینطور عمل میکند.
من تصور میکردم که پنجرههایی با رنگ های زیبا یا چیزهای مشابه را خواهم دید، اما این تمام پایان ماجرا نبود.
من نمیدانستم که در حال آموختن یک درس زندگی بودهام.
در حین گفتگو با یکی از هنرمندان در مورد استراتژی که برای برش شیشه استفاده میکنند، بلافاصله متوجه شدم که این ایده به طور مشابه در مورد عادات، رشد فردی و تقریباً همه چیز در زندگی صدق میکند.
در اینجا به چند مورد اشاره میکنم.
درسهای آموخته شده از رنگآمیزی شیشه
هنرمندان رنگآمیزی شیشه طرحهای متفاوتی را با ایجاد برش روی شیشه برای نمرهگذاری آن و سپس شکستن طرح یا شکلی که میخواهند در محصول نهایی استفاده کنند، ایجاد میکنند.
به عبارت دیگر، آنها در شیشه شکاف ایجاد میکنند و سپس قطعات را مانند شما با نوار کیت کت از هم جدا می کنند.
سختترین برش در شیشههای رنگی را برش داخلی مینامند.
در اصل، این یک خط منحنی است که در آن قسمت داخل منحنی را دور نمیاندازند.
مشکل برشهای داخلی این است که لبههای منحنی زمانی خرد میشوند که قطعات شیشهای شکسته از هم جدا شوند.
تصویر زیر منظور من را نشان می دهد.
وقتی هنرمند در مورد برشهای داخلی صحبت میکرد، گفت: اگر بخواهید بیش از یک دفعه برش بزنید، شیشه خرد می شود.
بهترین راه برای برش داخلی این است که منحنیهای کوچکتر را تکه تکه برش دهید.
در واقع، این بهترین راه برای انجام این کار نیست، بلکه تنها راه انجام آن است.
بنابراین، ابتدا با برش یک منحنی کمعمق و شکستن یک قطعهی کوچک شروع میکنند و سپس منحنی کمی عمیقتر را قطع کرده و آن را میشکنند و به همین ترتیب، تا زمانی که قسمت داخلی را کاملاً برش ندادهباشند. تصویر زیر استراتژی را نشان میدهد.
هنرمند با کندن منحنیهای عمیق و عمیقتر، مانع از خردشدن و شکستن شیشه در هنگام تغییر شکل میشود.
پیشرفت های کوچک مانند برشهای داخلی در زندگی روزمره
تغییر رفتار، ایجاد عادات جدید و یادگیری مهارتهای جدید بسیار شبیه به ایجاد برش داخلی روی یک تکه شیشه است.
در صورت تمایل، میتوانید تغییر بزرگی ایجاد کرده و کل قطعه را یکجا برش دهید.
ما خودمان را متقاعد میکنیم که میتوانیم این کار را همیشه انجام دهیم.
متعهد میشویم رژیم غذایی خود را یک شبه تغییر دهیم، از راهاندازی یک کسب و کار در آخر هفته صحبت میکنیم و یا در نهایت انگیزهای برای تمرین پیدا میکنیم و خود را به مرز خستگی میرسانیم.
اگر زندگی ما مانند یک تکه شیشه است، سعی میکنیم کل شکل آن را به یکباره تغییر دهیم.
چرا؟ زیرا تمرکز بر دستاوردها به جای پیشرفت بسیار آسانتر است. ما تمایل داریم به جای تمرکز بر سیستم خود، روی اهدافمان وسواس داشته باشیم.
من از شما اطلاعی ندارم، اما خودم هزاران بار این اشتباه را مرتکب شدهام.
من هیجان زده و با انگیزه میشوم و پروژهام را شروع میکنم یا با هر چیزی که در اختیار دارم هدف را دنبال میکنم.
اما خیلی زود قطعات شروع به شکستن میکنند و باید از نو شروع کنم.
تغییر رویکرد مانند هنرمند شیشه رنگی
روش جایگزین این است که مانند یک هنرمند رنگآمیزی شیشه به اهداف و رویاهایتان نزدیک شوید.
- میتوانید دستاوردهای آهسته و روشمند را انتخاب کنید.
- به پیشرفت های کوچک فکر کنید.
- با یک برش کوچک و بدون تأثیر شروع کنید، کاری که می توانید به راحتی از عهدهی آن برآیید و آن را به خوبی انجام دهید.
- سپس، با یک گام کمی بزرگتر تکرار کنید. دوباره، دوباره و دوباره.
این روند مانند شروع با کاری است که بسیار آسان است و نمیتوانید نه بگویید.
بعد نوبت تمرکز بر بهبود یک درصدی آنها و پیشرفت های کوچک بعدیست، سپس متعهد به انجام تکرارهای بیشتر شوید.
البته، تغییر آسان نیست. مهم نیست که چگونه آن را انجام میدهید. دستاوردهای آهسته کسلکننده هستند.
هیچ کس در مورد آنها خبری نمینویسد.
اما حرکت آهسته و روشمند به این معنا نیست که شما جاهطلبی، تحرک یا بینش درستی ندارید.
هنرمند رنگآمیزی دید کاملاً واضحی دارد زیرا دقیقاً میداند که برای چه کاری تلاش میکند و با پیشرفت های کوچک، خود را به هدفش نزدیک میکند.
من و شما می توانیم همین کار را انجام دهیم.
اگر ما پیشرفتهای کوچک را ادامه دهیم، به زودی به جای یک دسته از قطعات، یک شاهکار زیبا در دست خواهیم داشت.
منبع: jamesclear.com