چه اتفاقی میافتد وقتی مصرف استروئید را باور کنید
۱۵ ورزشکار در یک اتاق جدا از هم ایستاده بودند.
همه به گیدون آریل نگاه میکردند.
او دروغ گفت: قرار است به شما استروئید بدهیم.
سال ۱۹۷۲ بود و آریل در حال انجام مطالعهای بر روی عملکرد ورزشکاران به کمک همکارش، ویلیام ساویل بود.
در این روز خاص، این دو نفر پیشنهاد جالبی را به ورزشکاران ارائه دادند.
آریل توضیح داد که این مطالعه ۱۱ روز به طول میانجامد.
ورزشکاران برای ۷ هفتهی ابتدایی وزنهبرداری میکنند و کسانی که در این مدت زمان بیشترین پیشرفت را داشته باشند، برای ۴ هفتهی پایانی تمرین، دیانابول یا همان استروئید آنابولیک مصرف خواهند کرد.
آنچه ورزشکاران نمیدانستند این بود که محققان به آنها دروغ میگفتند.
پس از مدت زمان ۷ هفتهای ابتدایی، دانشمندان به طور تصادفی شش ورزشکار را به عنوان برنده اعلام کردند.
با این وجود، علیرغم این که گفته شد ورزشکاران استروئید واقعی مصرف خواهند کرد، اما به آنها دارونما داده شد.
اتفاقی که بعداً رخ داد باعث تعجب همگان شد.
برای هفتههای بعدی، وقتی محققان اولین تست نهایی را انجام دادند، ورزشکاران در تک تک تمرینات خود، رکورد ثبت کردند.
پیش از مصرف دارونما، وزنهبرداران به طور متوسط ۵٫۸ پوند (۲/۶ کیلوگرم) در طول ۷ هفتهی ابتدایی تمرینات به حرکت اسکات خود اضافه کردند.
پس از آن که مصرف استروئید را باور کردند، آنها به طور متوسط ۴۱/۸ پوند (۱۸/۹ کیلوگرم) تنها در ۴ هفتهی باقیمانده از تمرینات به حرکت اسکات خود اضافه نمودند.
این افزایش تقریباً ۷ برابر در کمتر نیمی از آن زمان بود.
این اتفاق در تقریباً تمام تمرینات رخ داد.
در طول هفت هفتهی ابتدایی از تمرینات، ورزشکاران به طور متوسط پرس سینهی خود را حدود ۱۰ پوند (۴/۵ کیلوگرم) اضافه کردند.
پس از ۴ هفته دریافت دارونمایی که فکر میکردند استروئید است، ورزشکاران به طور متوسط ۲۹/۳ پوند (۱۳/۳ کیلوگرم) به پرس سینهی خود اضافه نمودند.
در حرکت پرس سرشانه به طور متوسط شاهد افزایش ۱/۶ پوندی (۰/۷ کیلوگرمی) در طول ۷ هفتهی ابتدایی بودیم اما این مقدار در طول ۴ هفتهی مصرف استروئید دارونما به طور متوسط ۱۶/۷ پوند (۷/۶ کیلوگرم) بود.
شواهد واضح بود.
تک تک ورزشکاران صرفاً به دلیل باور مصرف استروئید قویتر شدند.
در این مطالعه از مصرف استروئید ، از آنها انتظار میرفت که بهتر شوند و همین طور هم شد.
اثر دارونما
اثر دارونما (یا واکنش دارونما) زمانی رخ میدهد که یک درمان ساختگی و دروغین موجب بهبود وضعیت سلامتی فرد میشود صرفاً به این دلیل که خود فرد انتظار دارد که آن مفید واقع شود.
به عنوان مثال، یک مطالعهی کاهش وزن فرضی را در نظر بگیرید که شرکتکنندگان را به دو گروه تقسیم میکند.
به گروه A گفته شد که یک داروی کاهش وزن مصرف میکنند اما در واقع، یک قرص قند به عنوان دارونما به آنها داده شد.
- به گروه A گفته شد که به آنها قرص کاهش وزن داده میشود اما در واقع یک نوع قرص قند به عنوان دارونما مصرف میکردند.
- به گروه B گفته شد که به آنها قرص کاهش وزن داده میشود و در واقع همین قرص را هم دریافت کردند.
اگر گروه A وزن کم کنند، به آنها گفته میشود که در واقع دارونما مصرف کردهاند (آنها وزن کم کردند زیرا انتظار داشتند که وزن کم کنند).
اگر گروه B به همان اندازهی گروه A وزن کم کنند، پس قرص کاهش وزن غیر موثر است زیرا عملکرد بهتری نسبت به دارونما نداشته است.
اثر دارونما اغلب بار معنایی منفی دارد زیرا اگر یک داروی جدید بهتر از دارونما کار نکند، پس از به درد بخور نخواهد بود.
در نتیجه، ما بیشتر تمایل داریم که اثر دارونما را به چیزهایی که کارساز نیستند، ارتباط دهیم.
این ذهنیت میتواند برای تست داروهای جدید میتواند مفید باشد اما یک پیام مهم را پنهان میکند:
پیشرفتهای دارونما همچنان پیشرفتهای واقعی هستند.
آنها استروئیدهای واقعی نبودند که به ورزشکاران داده شد اما نتیجهی واقعی آن چیزی بود که در باشگاه به دست آوردند.
خواه این که به دلیل مصرف استروئید قادر به بلند کردن وزنههای سنگین شدند یا صرفاً به دلیل باور این موضوع، در هر دو حالت از نظر بلند کردن وزنههای سنگینتر پیشرفت کردند.
اگر باور دارید که چیزی کارساز است، پس احتمالاً همینطور هم خواهد بود.
اما نه همیشه به دلایلی که فکر میکنید.
اگر فکر میکنید که کارساز است، پس حتماً همینطور خواهد بود
وقتی باور داریم که یک استراتژی کارساز است، روشهایی برای عملی کردن آن پیدا میکنیم.
قدرت اثر دارونما و به طور کلی، داشتن انتظار موفقیت است که باعث میشود بر دلایلی که منجر به موفقیت میشوند، تمرکز کنیم.
همگی سطح از پیش تعریف شدهای از عملکرد داریم.
اکثر روزهای ما با یک سرعت متوسط سپری میشوند.
اما من بر این باور هستم که توانایی ما بسیار بیشتر از چیزی است که فکر میکنیم.
اگر تنها بتوانید ذهن، قلب و بدن خود را در یک جهت قرار دهید، حتماً از نتایج به دست آمده لذت خواهید برد.
تصور کنید چه نوع عملکرد در انتظار شماست، اگر تنها بتوانید شجاعت باور داشتن بر آن را داشته باشید.
چگونه میتوانیم چنین احساسی داشته باشیم؟
چگونه میتوانیم خود را متقاعد کنیم که قادر به بیشتر از این هستیم؟
صادقانه باید بگویم که من پاسخ این سوالات را نمیدانم.
برقراری تعادل مناسب بین روان و عملکرد یک روش عالی برای انجام آن است.
با این وجود، اثر دارونما یا در این مثال، مصرف استروئید یک مسئله را روشن میسازد:
شما پتانسیل استفاده نشدهای درون خود دارید که در انتظار نمایان شدن است.
لینک منبع: jamesclear.com