افراط و تفریط: باورهای رایج و اشتباه
ما غالبا چیزهایی را که بی اهمیت هستند، با ارزش دانسته و در مقابل ایدهها و امور مهم را کم ارزش تلقی کرده و در توجه به آن ها و انجامشان کوتاهی میکنیم.
در اینجا ما چند باور رایج را که اغلب اشتباه میکنیم برای شما آوردهایم تا به شما کمک کنیم با شناخت آنها هم زمینه افزایش مهارتهای زندگی خود را فراهم کنید و هم احساس و زندگی بهتری را تجربه کنید:
توجه زیاد: بیش از حد پر مشغله بودن
کم توجهی: انجام دادن یک کار در یک زمان
اینکه ما در حال حرکتیم به معنای این نیست که مشغول انجام عملی هستیم. در جامعه امروزی ما در دام کار و مشغله زیاد افتادهایم و عجیب آن که این فعالیتها را به عنوان شاخصی برای داشتن یک زندگی مهم میدانیم.
به نظر میرسد چنین تفکری داریم که: ببین چقدر مشغول هستم؟ اگر دارم این حجم از کار را انجام میدهم پس حتما در حال انجام کار مهمی هستم یا من باید مهم باشم چون بسیار مشغول هستم.
توجه زیاد: ترس از انتقاد و قضاوت
کم توجهی: به اشتراک گذاشتن ایدههای خاص
در واقع یا باید بپذیرید که به خاطر چیزی که خلق کردهاید مورد قضاوت قرار بگیرید و یا به خاطر ترس از اینکه نقد شوید، هیچگاه خود را نشان ندهید و عظمت خودتان را درونتان نگه دارید و نادیده گرفته شوید.
غالبا ترسها و احساسات ما مانع از این میشوند که چیزی را با دیگران به اشتراک بگذاریم و یا آنها را بیان کنیم.
توجه زیاد: آزادی نامحدود
کم توجهی: محدودیتهایی که به دقت طراحی شدند
در واقع محدودیتهای صحیح، به جای آن که ما را بسته نگه دارد، موجب افزایش مهارتهای ما میشود. در حقیقت ما به یک بوم خالی برای کشیدن نیاز نداریم بلکه به خطوطی احتیاج داریم که به ما نشان دهد کجا باید رنگ اضافه کنیم و کجا نه.
من به عنوان یک کارآفرین برای مدیریت بهتر خودم تلاش کردم تا به روزهایم ساختار و نظم بدهم.
بنابراین تمام تماسهای تلفنی را به عصر منتقل کردم، ایمیل را بستم که صندوق ورودی را تا ظهر چک نکنم و خودم را ملزم کردم که هر دوشنبه و پنجشنبه مقاله جدید منتشر کنم.
در واقع با افزودن این محدودیتهای دقیق به زندگی گرچه آزادی خودم را کاهش دادم اما هم بهرهوری بیشتر در کار پیدا کردم، هم شادتر بودم و به جای احساس محدودیت حس قدرت و زندگی بهتری داشتم.
توجه زیاد: مدرک، گواهینامه و اعتبارنامهها
کم توجهی: شجاعت و خلاقیت
هیچ یک از ما نمیخواهیم توسط یک پزشک مغز و اعصاب که در دانشکده پزشکی تحصیل نکرده و مدرک معتبر ندارد تحت عمل جراحی قرار بگیریم.
بنابراین گرچه مدارک و گواهینامهها مهم هستند اما مهمتر از آن افزایش مهارت، شجاعت درخواست آنچه میخواهید و تمایل به حل مشکلات دیگران است که شما واقعا به آن نیاز دارید.
مدارک تحصیلی، جوایز، رفتن به یک مدرسه عالی یا متولد شدن در یک خانواده فوقالعاده، پیششرط موفقیت نیستند.
توجه زیاد: به دنبال انگیزه بودن
کم توجهی: تغییر دادن محیط
ما به اشتباه فکر میکنیم که انگیزه تمام آن چیزی است که ما برای پایبندی به یک رژیم جدید، نوشتن کتاب یا یادگیری زبان جدید نیاز داریم.
اما انگیزه یک چیز پایدار نبوده و متغیر است. یک پژوهش نشان داد که انگیزه هیچ تاثیری در ورزش کردن یا نکردن افراد نداشت، چرا که نهایتا بعد از یک روز اثرات انگیزه از بین رفت.
در واقع اکثر انتخابهای روزانه ما فقط پاسخی به محیط اطراف هستند و ما به ندرت به محیطی که در آن کار و زندگی میکنیم فکر میکنیم، غافل از آن که آنها رفتار ما را هدایت میکنند.
توجه زیاد: تماشای اخبار
کم توجهی: مطالعه کتابهای قدیمی
هر کتاب خوبی که بیشتر از ده سال عمر دارد، پر از ایدههایی برای تغییر زندگی است، چرا؟ چون کتابهای بد بعد از یکی دو هفته فراموش میشوند.
هر کتاب برای آن که ماندگار باشد باید پر از ایدههایی باشد که در گذر زمان از بین نرود.
با این وجود اخبار سرشار از اطلاعات زودگذر است. ما برای توجهمان به رسانه این طور دلیل میآوریم که رسانهها ما را مطلع میکنند، اما آگاه شدن از اطلاعاتی که تا فردا اکثر آنها فاقد ارزش و اعتبارند چه اهمیتی دارد؟
همانطور که میدانید اخبار مانند اکثر برنامههای تلویزیونی به دنبال نمایش و ارائه دقیقترین اطلاعات نیست، بلکه هدفش ارائه آن چیزی است که شما را به تماشای خود نگه دارد.
برای داشتن یک زندگی بهتر قطعا شما هیچ علاقهای ندارید که بدن خود را با غذای بیکیفیت پر کنید، پس چرا ذهن خود را درگیر افکار بیارزش و بیکیفیت کنید؟
توجه زیاد: کشف چیزهای جدید
کم توجهی: تبحر در اصول اساسی
نباید مدام به دنبال راهکارهای جدید باشیم که واقعیت را تغییر بدهیم، بلکه فقط انجام دادن کار است که موجب افزایش مهارت، رسیدن به موفقیت و زندگی بهتر میشود. بنابراین اگر میخواهید نویسنده بهتری باشید، بیشتر بنویسید.
میخواهید قویتر باشید، بیشتر ورزش کنید و اگر میخواهید یک زبان جدید یاد بگیرید باید بیشتر به آن زبان صحبت کنید.
پس شما نیازی به زمان بیشتر، پول بیشتر یا راهکارهای بهتر ندارید و فقط باید کار را انجام بدهید. رازی جز این وجود ندارد.
توجه زیاد: رهبر بودن
کم توجهی: همتیمی بهتری بود
اکثر ما مقام و منصب را دوست داریم و با عناوین و القاب به دنبال کسب قدرت و اعتبار هستیم.
فقط میخواهیم دیده شویم و مورد ستایش دیگران باشیم.
اما نباید فراموش کرد که مهم تر آن، این است که یک تیم بزرگ و قوی نیز به اعضای قوی و قدرتمند نیاز دارد و این موضوع هرگز کم اهمیتتر از یک رهبر خوب بودن نیست.
توجه زیاد: برنده شدن
کم توجهی: پیشرفت و بهبود
ما اغلب دنبال آن هستیم که فورا نتیجه یک عمل را ببینیم و کمتر به دنبال بهبود و ترقی در بلند مدت هستیم. حسابداران و کارکنان بخش مالی سازمانها اعداد و ارقام را دستکاری میکنند، نیروهای انتظامی آمار جنایات را کمتر نشان میدهند.
دانشآموزان در امتحان تقلب میکنند چون گرفتن نمره ۲۰ مهمتر از یادگیری است.
بنابراین متاسفانه یادگیری، رشد و ترقی در مقابل کسب نتایج فوری و کوتاهمدت ارزش و اهمیت کمتری دارند.
نکته مهم ماجرا آنجا است که اگر وقت بگذاریم و روی این فرایندها تمرکز کنیم، به زودی شاهد افزایش مهارت و داشتن یک زندگی بهتر خواهیم بود.
توجه زیاد: آموزش
کم توجهی: تمرین کردن
بعد از پایان هر کار پر تلاشی، اگر نتیجه دلخواه را دریافت نکنیم میتواند سبب حس خستگی، ناراحتی و افسردگی شود.
پس به جای آن که فقط یکی دو هفته روی یک موضوع تلاش کنیم و نتیجهای نبینیم، بهتر است از ابتدا دست به کارهایی بزنیم که توان ادامه دادن آنها را داریم.
به علاوه بهتر است که به جای انجام تمام کارهای خوب در یک روز، تلاشهایمان را طوری برنامهریزی کنیم که هر روز پیشرفت کوچکی داشته باشیم و زندگی بهتری را رقم بزنیم.
منبع: jamesclear