آنچه گری کاسپاروف، قهرمان شطرنج جهان در مورد نحوه ایجاد اعتماد به نفس می‌‌گوید
گری کاسپاروف و رقیب قدیمیش آناتولی کارپوف، دو شطرنج‌باز بزرگ تاریخ هستند.
مسابقات جهانی شطرنج سال ۱۹۹۰ میلادی، در آستانه آغاز بود.
این دو مرد باید بیست و چهار بازی انجام می‌دادند تا قهرمان انتخاب شود.
و هر بازیکنی که بیشترین امتیاز را می‌آورد، قهرمان شطرنج جهان بود.
این مسابقات، در مجموع به مدت سه ماه به طول انجامید.
۱۲ بازی اول در نیویورک و ۱۲ بازی نهایی در لیون فرانسه انجام شد.
گری کاسپاروفکاسپاروف، شروع خوبی داشت ولی خیلی زود، اشتباه کرد!
هفتمین بازی را باخت.
اجازه داد که در نیمه اول مسابقات، چندین پیروزی را از دست بدهد.
این دو نفر، پس از ۱۲ بازی اول، نیویورک را ترک کردند.
بازی با نتیجه ۶ بر ۶ مساوی شد.
نیویورک تایمز این چنین گزارش داد که :
«آقای کاسپاروف اعتماد به نفس خود را از دست داده و عصبی شده بود.»
در صورتی که کاسپاروف قصد داشت تا همچنان عنوانش یعنی بهترین جهان را حفظ کند، این موضوع همه چیز را از بین می‌برد.
«بازی شطرنج کاسپاروف»
جاش وایتزکین در دوران کودکی اعجوبه شطرنج بود.
و پیش از ۱۰ سالگی، قهرمان مسابقات قهرمانی نوجوانان ایالات متحده شد.
در طول مسیر، وایتزکین و پدرش این فرصت را پیدا کردند که
با گری کاسپاروف ارتباط برقرار کنند و در مورد استراتژی شطرنج با او گفتگو کنند.
به خصوص فهمیدند چگونه کاسپاروف با مسابقات فوق‌العاده دشوار (مانند مسابقه قهرمانی شطرنج جهان در سال ۱۹۹۰ در مقابل کارپوف) برخورد کرده است.
وایتزکین، این داستان را در کتاب صوتی خود، هنر یادگیری به اشتراک گذاشته است.
کاسپاروف یک شطرنج‌باز به شدت تهاجمی بود.
انرژی و اعتماد به نفس بالایی داشت.
پدرم کتابی (به نام بازی‌های فانی) در مورد گری نوشت.
در طول مسابقات کاسپاروف-کارپوف در سال ۱۹۹۰، هر دوی ما زمان زیادی با او گذراندیم.
در یک مرحله، بعد از اینکه کاسپاروف یک بازی بزرگ را باخت
و احساس شکنندگی داشت.
پدرم از گری پرسید: «چگونه اعتماد به نفس خود را در بازی بعدی کنترل می‌کند.»
گری پاسخ داد: «سعی می‌کند حرکات شطرنج را انجام دهد اگر احساس اعتماد به نفس کند.»
او وانمود می‌کرد احساس اعتماد به نفس دارد.
و امیدوار بودم که سبب ایجاد وضع شود.
کاسپاروف یک مربی ارشد بود.
همه در جهان شطرنج از گری می‌ترسیدند.
و او از این واقعیت تغذیه کرد.
او وانمود می‌کرد احساس اعتماد به نفس دارد.اگر گری بر روی صفحه شطرنج قدم می‌زد، حریفان پژمرده می‌شدند.
پس، اگر گری احساس بدی داشت ولی
سینه خود را بالا کشید،
حرکات تهاجمی انجام داد
و ظاهراً این خود تجلی اعتماد به نفس بود.
و در آن صورت مخالفان ناراحت می‌شدند.
گری، قدم قدم، از حرکات شطرنج خود، از موقعیت ایجاد شده و از ترس حریفان تغذیه می‌کرد.
تا زمانی که اعتماد به نفس واقعی به دست آمد و گری در جریان بود.
اعتماد به نفس او دیگر مصنوعی نبود.
تا زمانی که واقعا تبدیل به چیزی شوی، وانمود کنگری با بازی شطرنج کاسپاروف زون خود را فعال کرد. ( جاش وایتزکین، هنر یادگیری)
با شروع نیمه دوم مسابقات جهانی شطرنج در لیون فرانسه،
کاسپاروف خودش را مجبور به بازی تهاجمی کرد.
با پیروزی در بازی شانزدهم، جلو افتاد.
با اعتماد به نفسش، در بازی‌های هجدهم و بیستم نیز پیروزی‌های قاطعی را به دست آورد.
زمانی که همه چیز گفته و انجام شد،
کاسپاروف تنها دو بازی از ۱۲ بازی آخر را باخت
و عنوان قهرمانی شطرنج جهان را حفظ کرد.
او تا ۱۰ سال دیگر همچنان این عنوان را حفظ نمود.
«تا زمانی که واقعا تبدیل به چیزی شوی، وانمود کن»
تا زمانی که واقعا تبدیل به چیزی شوی، وانمود کناین عملکرد را می‌توان به راحتی به عنوان یک خیابان یک طرفه مشاهده کرد.
اغلب این را در مورد یک ورزشکار با استعداد بدنی
که در زمین عملکرد ضعیفی دارد یا یک دانش آموز باهوش که
در کلاس درس، سر و صدا می‌کند، می شنویم.
روایت معمولی در مورد افراد کم سن و سال این است که :
اگر آنها بتوانند در جهت درستی پیش بروند و
نگرش ذهنی صحیح را توسعه دهند،
در اوج بازی خود عمل خواهند کرد.
شکی نیست که طرز فکر و عملکرد شما به نحوی با همدیگر مرتبط هستند.
طرز فکر و عملکرد شما به نحوی با همدیگر مرتبط هستند.
اما این ارتباط به دو صورت کار می‌کند.
یک ذهنیت مطمئن و مثبت می‌تواند هم عامل کارهای شما باشد و هم نتیجه آن.
ارتباط بین عملکرد بدنی و نگرش ذهنی، مانند یک خیابان دو طرفه است.
اغلب، اعتماد به نفس نتیجه نموداری توانایی شما می‌باشد.
به همین دلیل شیوه بازی‌گری کاسپاروف به گونه‌ای است که
وقتی احساس اعتماد به نفس می‌کند، می‌تواند به اعتماد به نفس واقعی منجر شود.
کاسپاروف اجازه می‌داد که اقداماتش، الهام بخش باورهایش باشد.
اینها فقط تصورات خوب یا ایده‌های خودیاری نیستند.
یک دانش سخت وجود دارد که
ارتباط بین رفتار و اعتماد به نفس را اثبات می‌کند.
وقتی احساس اعتماد به نفس می‌کند، می‌تواند به اعتماد به نفس واقعی منجر شود.امی کادی، محقق دانشگاه هاروارد که در مورد زبان بدن مطالعه می‌کند،
در تحقیقات پیشگامانه خود نشان داده است که
ایستادن در حالت‌های مطمئن‌تر می‌تواند اعتماد به نفس را افزایش داده و اضطراب را کاهش دهد.
افراد موضوع تحقیقاتی کادی، تغییرات بیولوژیکی واقعی در تولید هورمون را تجربه کردند.
از جمله افزایش سطح تستوسترون که به اعتماد به نفس مرتبط است
و کاهش سطح کورتیزول که با استرس و اضطراب مرتبط است.
این یافته‌ها تا زمانی که شما آن را فلسفه بافی نکنید،
فراتر از چیزهای جعلی و رایج است.
به گفته کادی، شما قادرید
وانمود کنید تا زمانی که واقعا تبدیل به آن شوید.
چگونه اعتماد به نفس بسازیم؟
چگونه اعتماد به نفس بسازیم؟
وقتی دوستم بک تنچ، کاهش وزنش را آغاز کرد،
بارها و بارها این سوال را از خود پرسید که:
« یک شخص سالم چه می‌کند؟ »
وقتی تصمیم می‌گرفت چه چیزی در رستوران سفارش دهد.
فکر می‌کرد که یک فرد سالم چه چیزی سفارش می‌دهد؟
یک فرد سالم در تعطیلی شنبه چه می‌کند؟
بک در ابتدا احساس نمی‌کرد فردی سالم است،
اما تصور می‌کرد که اگر مانند یک فرد سالم رفتار کند،در نهایت، تبدیل به فردی سالم می‌شود.
اما تصور می‌کرد که اگر مانند یک فرد سالم رفتار کند،
در نهایت، تبدیل به فردی سالم می‌شود.
و در عرض چند سال ، او بیش از ۱۰۰ پوند وزن کم کرده بود.
داشتن اعتماد به نفس چیزی فوق‌العاده است، اما
اگر می‌بینید که دچار ترس، شک و تردید یا عدم اطمینان هستید،
پس بگذارید رفتار شما باورهایتان را هدایت کند.
طوری بازی کنید که انگار در بهترین حالت خود هستید.
طوری کار کنید که انگار در بازی برتر هستید.
طوری صحبت کنید که انگار اعتماد به نفس دارید.
می‌توانید از اقدامات جسورانه برای ایجاد ذهنیت جسورانه استفاده کنید.
به طور خلاصه، ببینید که یک فرد شجاع چه کاری می‌کند؟
منبع : jamesclear.com
