چگونه باید بر دست نامرئی که زندگی ما را شکل میدهد، تسلط یابیم
با نگاه به گذشته، شگفتانگیزترین چیز در مورد رابرت والدو، وزن و قد نرمالش در هنگام تولد بود.
زمانی که در ۲۲ فوریهی ۱۹۱۸ متولد شد، ۸ پوند و ۶ اونس (۳/۸ کیلوگیرم) وزن و ۲۰ اینچ (۰/۵۱ متر) قد داشت.
هیچ اتفاق نرمالی پس از آن رخ نداد.
در عرض شش ماه، قد والدو دو برابر و وزنش چهار برابر شد.
به عنوان یک بچهی یک ساله، بیش از شش فوت قد داشت و وزنش نیز مانند بچههای پنج سالهی محله بود.
در سن پنج سالگی، قد والدو به ۵ فوت و ۶ اینچ رسید.
در اولین روز از مهدکودک، او لباسهای مناسب یک نوجوان ۱۷ ساله را بر تن پوشیده بود.
والدو از تولید بیش از اندازهی هورمون رشد انسانی ناشی از بیشرویش غدهی هیپوفیز رنج میبرد.
به بیان سادهتر، اکثر انسانها دارای حلقهی بازخورد درونی هستند که تولید هورمون رشد تنظیم میکند اما حلقهی بازخورد والدو شکسته بود.
غدهی هیپوفیز والدو به جای تنظیم و متعادل کردن هورمون رشد، تولید این مادهی شیمیایی را افزایش میداد.
هر چه بزرگتر میشد، بدنش هورمون رشد بیشتری را آزاد میکرد.
آن مانند اتومبیلی بود که از بالای تپه بدون ترمز به پایین میآید.
رشد او به طور مستمر سرعت پیدا میکرد.
در سن ۱۲ سالگی، قد والدو به هفت فوت (۲/۱۸ متر) و وزنش به تقریباً ۳۰۰ پوند (۱۳۰ کیلوگرم) رسید.
زمانی که رشد کنترل نشدهی او در سن ۱۸ سالگی به بیش از ۸ فوت (۲/۵۴ متر) رسید، او همراه سیرک برادران رینگلینگ به تور در سراسر ایالات متحده آمریکا رفت.
متاسفانه، بقیهی اعضای بدنش با این سرعت رشد همگام نشدند و البته غیرمنتظره هم نبود.
والدو بزرگتر از سیستم عصبیش شد و احساس پاهای خود را از دست داد.
سیستم ایمنی او به تدریج از بین رفت.
زمانی که والدو در سن ۲۲ سالگی از دنیا رفت، او با ۸ فوت و ۱۱/۱ اینچ (۲/۷۲ متر) بلندترین انسان ثبت شده در تاریخ لقب گرفت و طبق نشانهها، او همچنان در حال رشد بود.
قدرت پنهان حلقهی بازخورد
بدن انسان توسط طیف وسیعی از حلقههای بازخورد کنترل میشود.
این سیستمها، تعادل دقیق بین همه چیز را حفظ میکنند، از مقدار آب درون سلولها گرفته تا مقدار هورمونهای آزاد شده درون جریان خون.
حلقهی بازخورد همیشه در پسزمینهی زندگی ما در حال اجرا است اما به روشهای مختلفی بر بدن و ذهن ما تاثیر میگذارند.
زمانی که هر فرآیند هدفمند کار میکنند، بدن ما به خوبی عمل میکند و تعادل در بدن حفظ میشود.
زمانی که مشکلی در سیستم ایجاد شود، ما به راحتی از تعادل دور میشویم.
در موارد شدید، اوضاع از کنترل خارج میشوند مانند رشد رابرت والدو.
قسمت مهم این است:
حلقه بازخورد نه تنها در مرکز بیولوژی انسانی قرار دارد بلکه همچنین مرکز رفتار انسانی را نیز به خود اختصاص میدهد.
همانند فرآیندهای بیولوژیکی اشاره شده در بالا، حلقه بازخورد روانی اغلب بدون توجهی ما در پسزمینهی زندگی روزانهی ما عمل میکند.
آنها میتوانند بر روی همه چیز از سرعت رانندگی گرفته تا تعداد دفعات مصرف دارو و تعداد دفعات بررسی شبکههای اجتماعی تاثیر بگذارند.
در واقع، باید بگویم که حلقهی بازخورد مانند نیروی نامرئی است که رفتار انسان را شکل میدهد.
در این مقاله، ما قصد داریم در مورد نحوهی مهار کردن قدرت پنهان این سیستمها و استفاده از حلقهی بازخورد به منظور نگه داشتن عادتهای خوب و ترک عادتهای بد صحبت کنیم.
دو نوع از حلقه بازخورد
«حلقهی بازخورد به مردم اطلاعاتی در مورد اقداماتشان در زمان واقعی میدهد؛ سپس، به آنها فرصت تغییر این اقدامات و سوق دادن آنها به سمت عادتهای خوب را میدهد».
توماس گوتز
ما میتوانیم حلقه بازخورد را به دو نوع مختلف تقسیم کنیم:
- حلقه بازخورد متعادلکننده: ما از آن برای تعدیل عادتهای بد خود استفاده میکنیم.
- حلقه بازخورد تقویتکننده: ما از آن برای ایجاد عادتهای خوب استفاده میکنیم.
به طور کلی، حلقه بازخورد متعادلکننده مرتبط با حفظ توازن و نوسان پیرامون یک سطح مطلوب است.
در ضمن، حلقه بازخورد تقویتکننده با افزایش یا کاهش مداوم همراه است.
در ادامه، هر یک را به طور جداگانه توضیح خواهیم داد و در مورد نحوهی استفاده از آنها به منظور بهبود عادتهای خود صحبت خواهیم کرد.
۱- حلقه بازخورد متعادلکننده
حلقه بازخورد متعادلکننده، رفتار را در مسیر درست قرار میدهد و به تثبیت سیستم پیرامون یک سطح مطلوب کمک میکند.
این سیستمها میتوانند هم در تعدیل عادتهای بد و هم شروع عادتهای خوب موثر باشند.
یک مثال معمول از آن را بیان میکنیم:
فرض کنید که کمی با سرعت رانندگی میکنید و از علامت رادار دیجیتالی که میگوید «سرعت شما … است» عبور میکنید.
این رادار در واقع سرعت فعلی شما را نشان میدهد.
شاید انتظار آن را نداشته باشید اما این علائم، روشهای به شدت قابل اطمینان و موثری در تغییر رفتار رانندگان به شمار میروند.
به طور متوسط، علامت «سرعت شما … است» موجب کاهش سرعت رانندگی تا ۱۰ درصد میشود.
علاوه بر این، رانندگان برای کیلومترها بعد از آن علامت نیز با سرعت کمتری رانندگی میکنند.
این علائم، مثالی از حلقه بازخورد متعادلکننده به شمار میروند.
خروجی رفتار کنونی شما (رانندگی با سرعت بالا) تبدیل به ورودی برای رفتار جدید شما (رانندگی با سرعت کم) میشود.
ترموستات مثال دیگری است:
فرض کنید که ترموستات را بر روی ۶۸ درجه فارنهایت (۲ درجه سلسیوس) تنظیم کردهاید.
زمانی که دمای اتاق به پایینتر از تنظیمات شما برسد، هیتر روشن و میشود و اتاق را گرم میکند.
اگر دمای اتاق بیشتر از تنظیمات شود، تهویهی هوا شروع به کار کرده و اتاق را خنک میکند.
ترموستات مانند یک حلقهی بازخورد متعادلکننده رفتار میکند و دمای اتاق را در یک محدودهی مشخص نگه میدارد.
چگونه میتوان حلقه بازخورد متعادلکننده را به منظور کنترل عادتهای بد و ایجاد عادتهای خوب بکار برد؟
در ادامه، مثالهایی آورده شده است:
- آیا میخواهید زمان کمتری را صرف خیره شدن به صفحه نمایش بکنید؟ یک تایمر خروجی بخرید و آن را طوری تنظیم کنید که هر شب یک سال پیش از زمان خواب خاموش شود. زمانی که خاموش میشود، حلقه بازخورد متعادلکننده به شما یادآوری میکند که وقت خواب است و زمان بیشتری را صرف خیره شدن به نمایشگر کامپیوتر یا تلویزیون نکنید.
- آیا میخواهید وضعیت ایستادن خود را بهتر کنید؟ حالت ایستادهای را در نظر بگیرید و یک تکه نوار روی شانههای خود قرار دهید تا در صورت افتادگی شانهها، تی شرت شما را بکشد. این حلقهی بازخورد متعادلکنندهی ساده هر بار که کشش را احساس میکنید، به شما یادآور میشود که راست بایستید.
- آیا میخواهید فروش خود را بیشتر کنید؟ استراتژی گیره کاغذ یک روش ساده به منظور ایجاد حلقهی بازخوردی است که پیشرفت شما در تماسهای فروش روزانه را اندازهگیری میکند (در واقع، این استراتژی برای هر کار تکراری قابل استفاده است).
حلقهی بازخورد متعادلکننده در تنظیم عادتهای بد فوقالعاده است زیرا همانند یک ترموستات، از دور طرف به مشکل حمله میکند.
در یک طرف، آن میتواند رفتارهای ناسالم یا غیرموثر را با آگاه کردن شما از اشتباهاتتان تحت نظر قرار دهد (مانند نشان دادن سرعت یا خاموش شدن خودکار).
از طرف دیگر، آن به شما یادآوری میکند که عادتهای خوب را به جای برگشتن به الگوهای قدیمی انجام دهید (مانند تکه نواری که بر روی شانههای افتاده کشیده میَشود یا گیره کاغذی که در یک جعبهای روی میز شما قرار گرفته است).
۲- حلقه بازخورد تقویتکننده
حلقهی بازخورد تقویتکننده، تاثیر یک سیستم یا فرآیند خاص را افزایش میدهد.
این سیستمها برای ایجاد عادتهای خوب و دستیابی به عملکرد عالی، مناسب هستند زیرا به طور طبیعی رفتار خود را تقویت میکنند.
این یک مثال از حلقهی بازخورد تقویتکننده در زندگی شخصی خود من است:
من صاحب خوشبخت هوندا آکورد هستم.
در داشبورد ماشین من، یک سرعتسنج وجود دارد.
رنگ نور این سرعتسنج بر اساس سرعت رانندگی من تغییر میکند.
اگر سریع شتاب بگیرم و با سرعت رانندگی کنم، این نور سفید رنگ خواهد بود.
اگر با سرعت متوسط رانندگی کنم، این نور به سبز روشن تغییر خواهد کرد.
اگر طوری رانندگی کنم که مصرف بنزین بهینه باشد، نور چراغ به رنگ سبز درمیآید.
هر وقت که چراغ سبز سرعتسنج را میبینم، میدانم که در مصرف بنزین صرفهجویی میکنم و با کمترین مصرف سوخت در حال رانندگی هستم.
وقتی برای اولین بار این اتومبیل را خریدم، زیاد به این موضوع فکر نمیکردم.
اما اکنون این چراغ ساده، رانندگی را برای من تبدیل به یک بازی کرده است که به طور مستمر تلاش میکنم در محدودهی رنگ سبز باقی بمانم.
چراغ، حلقهی بازخورد تقویتکنندهای است که بر رفتارهای خوب تاکید دارد.
به این ترتیب، در مصرف سوخت صرفهجویی میکنم، در هزینهها صرفهجویی میکنم و به احتمال زیاد، آرامتر و ایمنتر رانندگی میکنم.
بهرهی چندگانه، مثال دیگری است:
فرض کنید که با یک دلار شروع میکنید و هر سال ۱۰ درصد بهره به شما پرداخت میشود.
پس از یک سال، شما ۱/۱۰ دلار دارید.
دفعهی بعدی، به شما ۱۰ درصد بهره برای ۱/۱۰ دلار پرداخت میشود و اکنون شما ۱/۲۱ دلار دارید.
این چرخه با هر بار بزرگتر شدن حلقهی بازخورد، ادامه پیدا میکند.
البته، حلقهی بازخورد تقویتکننده میتواند تاثیر رفتارهای مضر را نیز تقویت کند.
هر چه مردم بیشتری شایعهی غیرواقعی را بشنوند، آن شایعه بیشتر پخش خواهد شد.
شایعه، یک حلقهی بازخورد خودتقویتی است.
چگونه میتوان حلقه بازخورد خود را ساخت؟
من میخواهم یک روش سادهی سه مرحلهای برای ساخت حلقهی بازخورد در زندگی را بیان کنم:
- اندازهگیری
- مقایسه
- تنظیم
در ادامه، هر یک از مراحل این چارچوب را توضیح خواهم داد.
اندازهگیری، پایه و اساس هر حلقهی بازخورد است.
تمام حلقههای بازخورد دارای یک ویژگی مشترک هستند: خروجی یک چرخه تبدیل به ورودی چرخهی بعدی میشود.
به عبارت دیگر، تمام حلقههای بازخورد، چیزی را اندازهگیری میکنند و آن چیز تبدیل به نقطهی شروعی برای چرخهی بعدی رفتار میشود.
داده، آگاهی را بهبود میدهد و آگاهی، اولین گام برای تغییر رفتار محسوب میشود.
مقایسه برای ایجاد منطق در حلقهی بازخورد ضروری است.
اندازهگیری بیفایده است اگر مربوط به شما نباشد.
آیا علامت «سرعت شما … است» را به یاد دارید؟
این قرائت از سرعت کنونی شما تنها زمانی مناسب است که با محدودهی سرعت واقعی مقایسه شوند.
این مقایسهای است بین دو اندازهگیری در مورد موقعیت کنونی شما و موقعیتی که میخواهید به دست آورید به طوری که گام بعدی را روشن میسازد.
حلقهی بازخورد موثر به شما در انجام مقایسهای که شخصی و مرتبط است، کمک میکند.
تنظیم، عملی است که حلقهی بازخورد را میبندد.
تنظیمات باید تا حد امکان سریع انجام شوند.
هر چه تغییر سریعتر باشد، حلقهی بازخورد محکمتر خواهد بود.
به گفتهی ست گودین، بهترین روش برای تغییر رفتار بلندمدت از طریق بازخورد کوتاهمدت است.
چرا برخی از حلقههای بازخورد کارآمد هستند در حالی بقیه ناموفق عمل می کنند؟
یک عادت بد که معمولاً پزشکان را عصبانی میکند، زمانی است که بیماران داروهای خود را بر اساس تجویز پزشک و مرتب مصرف نمیکنند. چند سال پیش، شرکتی به نام Vitality یک محصول جدید به نام GlowCap را به منظور کمک به حل این مشکل عرضه کرد.
این محصول در مجلهی WIRED به شرح زیر توضیح داده شده است:
این دستگاه بسیار ساده است.
زمانی که دارویی برای بیمار تجویز میشود، پزشک یا داروخانه GlowCap را در بالای بطری دارو به جای کلاهک ایمن برای بچهها قرار میدهد.
GlowCap به پایگاه دادهای که میزان دوز مصرفی بیمار را میداند، وصل میشود و مثلاً میگوید، دو قرص در روز یکی ۸ صبح و دیگری ۸ شب.
در ساعت ۸ صبح، GlowCap و چراغ آن به آرامی شروع به روشن و خاموش شدن میکند.
چند دقیقه بعد، اگر در بطری دارو باز نشود، نور چراغ تندتر میزند.
چند دقیقه بعد، دستگاه شروع به پخش موسیقی میکند؛ البته نه یک هشدار یا زنگ آزاردهنده.
در نهایت، اگر زمان بیشتری سپری شود (فواصل زمانی آن قابل تنظیم است)، بیمار از طرف GlowCap پیامک یا تماس تلفنی برای یادآوری دریافت میکند.
اثر کلی، یک حلقهی بازخورد مستمر است که بیمار را وادار به مصرف به موقع داروهایش میکند.
زمانی حلقهی بازخورد ناموفق عمل میکند که یکی از سه مشکل زیر به وجود آید:
- اندازهگیری به صورت خودکار انجام نشود؛
- مقایسه بیربط باشد؛ و
- بازخورد کند عمل کند.
GlowCap هر سه مشکل را حل میکند و به همین دلیل، تبدیل به یک حلقهی بازخورد عالی میشود.
ابتدا، آن مصرف شما را ردیابی میکند و زمان مصرف را به طور خودکار به شما یادآور میشود؛ بنابراین، نیازی نیست در مورد اندازهگیری نگران باشید.
دوماً، آن به طور ویژه بر اساس نسخهی پزشک برای شما طراحی شده است؛ در نتیجه، متناسب با نیازهای شماست.
سوماً، وقتی از مسیر خارج میشوید، به سرعت بازخورد را در اختیارتان قرار میدهد: ابتدا نور، بعد موسیقی و در نهایت، پیامک یا تماس تلفنی.
حل این سه مشکل به منظور ایجاد یک حلقهی بازخورد موثر حیاتی است.
بازخورد سریع منجر به تغییر سریع میشود
یک واقعیت ساده وجود دارد:
اکثر مردم، اکثر اوقات نمیدانند در کجای مسائلی که برایتان مهم هستند، قرار دارند.
مردم میخواهند وزن کم کنند اما نمیدانند در روز چقدر کالری مصرف میکنند.
مردم میخواهند یک زبان جدید یاد بگیرند اما نمیدانند در ماه گذشته چند ساعت تمرین کردهاند.
مردم میخواهند یک کتاب پرفروش بنویسند اما نمیدانند هفتهی گذشته چند تا کلمه نوشتهاند.
مردم میخواهند یک کسب و کار موفق راهاندازی کنند اما نمیدانند دیروز چند تا تماس برای فروش دریافت کردهاند.
مردم میخواهند قویتر باشند اما نمیدانند هفتهی گذشته چقدر وزنه بلند کردهاند.
اکثر افراد اندازهگیری نمیکنند و حلقهی بازخورد بدون اندازهگیری رخ نمیدهد.
بحث من این است که ما باید زمان کمتری را صرف شکلگیری زندگی بر اساس روشهای نامرئی توسط حلقههای بازخورد و زمان بیشتری را صرف طراحی حلقههای بازخوردی که میخواهیم و بدانها نیاز داریم، بکنیم.
در زندگی بررسی نشده، گیر افتادن در عادتهای بد و رفتارهای غیرموثر به دلیل حلقههای بازخورد ضعیفی که ما به خوردن بیشتر، سیگار کشیدن و نگرانی بیشتر تحریک میکنند، بسیار آسان است.
خوشبختانه، معکوس آن نیز صادق است.
حلقههای بازخورد به خوبی طراحی شده به ما کمک میکنند تا عادتهای خوب خود را حفظ کنیم و رفتارهایی که در صورت از دست رفتن کنترل، ناسالم خواهند بود را تنظیم نماییم.
حلقه بازخورد بر هر چیزی از بدنی که در آن زندگی میکنیم گرفته تا انتخابهایی که هر روز انجام میدهیم، تاثیرگذار هستند اما اکثر اوقات، ما قربانی حلقههای بازخوردی هستیم که ما را محاصره کردهاند، نه معماران آنها.
لینک منبع: jamesclear.com