وقت تلف کردن
وقت تلف کردن: راهکارهای توقف آن
جیمز کلیر James Clear
سرفصلها
- علم در مورد وقت تلف کردن چه میگوید؟
- چگونه همین الان وقت تلف کردن را متوقف کنیم؟
- ثابتقدم بودن: چگونه وقت تلف کردن را کنار بگذاریم؟
-
علم در مورد وقت تلف کردن چه میگوید؟
وقت تلف کردن چیست؟
چرا وقت تلف میکنیم؟
نمودار وقت تلف کردن – عمل کردن
-
چگونه همین الان وقت تلف کردن را متوقف کنیم؟
گزینه ۱: پاداش سریعتر برای اقدام کردن
گزینه ۲: پیامد فوریتر برای وقت تلف کردن
گزینه ۳: اقدامات آینده خود را طراحی کنید
گزینه ۴: کاری که قرار است انجام شود را دست یافتنیتر کنید
-
ثابت قدم بودن: چگونه وقت تلف کردن را کنار بگذاریم
روتین روزانهای که متخصصین برای رسیدن به اوج بهرهوری پیشنهاد میکنند.
چگونه میتوان با استفاده از نشانههای بصری از وقت تلف کردن مزمن جلوگیری کرد.
وقت تلف کردن در کارها چالشی است که همه ما زمانی با آن مواجه شدهایم. انسانها از ابتدای وجود تابحال، با وقت تلف کردن، اجتناب و تاخیر در مورد موضوعاتی که برای آنها مهم هستند دست و پنجه نرم میکنند.
در تمام لحظات مفید زندگی وقتی که به طور موقت دست از وقت تلف کردن بر میداریم، احساس رضایت و موفقیت داریم. امروز میخواهیم در مورد چگونگی افزایش لحظات کمیاب بهرهوری صحبت کنیم. در این مقاله توضیح ریز به ریز و علمی این که چرا وقت تلف میکنیم، چارچوبهای اثبات شدهای را که میتوانید برای غلبه بر وقت تلف کردن به کار ببندید و استراتژیهای مفیدی که انجام فعالیتها را آسانتر میکنند به اشتراک میگذاریم.
علم در مورد وقت تلف کردن چه میگوید؟
بیایید با بررسی دقیق موضوع اصلی شروع کنیم. وقت تلف کردن در کارها چیست؟ اهمال کاری یعنی چه؟ در اینجا دقیقاً با چه موضوعی سر و کار داریم؟
وقت تلف کردن چیست؟
انسانها قرنهاست که وقت تلف میکنند. در واقع این مسئله آنقدر قدیمی است که فلاسفه یونان باستان مانند سقراط و ارسطو کلمهای را برای توصیف این نوع رفتار ابداع کردند: آکراسیا[۱].
آکراسیا یعنی فعالیتی برخلاف مفید بودن. یعنی زمانی که کاری را انجام میدهید ولی میدانید که کار مهمتر دیگری را باید پیگیری کنید. میتوان گفت که آکراسیا همان وقت تلف کردن یا عدم کنترل خود است.
تعریف جدیدی از این مفهوم وجود دارد:
وقت تلف کردن یعنی به تاخیر یا به تعویق انداختن یک کار یا مجموعهای از کارها . بنابراین، چه از آن به عنوان وقت تلف کردن یا آکراسیا یا هر واژه دیگری یاد کنید، این نیرو، نیرویی است که شما را از پیگیری آنچه قصد انجام آنرا دارید، بازمیدارد.
چرا وقت تلف میکنیم؟
خب، وقت تلف کردن را تعریف کردیم، اما چرا وقت را تلف میکنیم؟ چه اتفاقی در مغز میافتد که باعث میشود از کارهایی که میدانیم باید انجام دهیم اجتناب میکنیم؟
اکنون زمان خوبی است تا علم را وارد بحث خود کنیم. در تحقیقات روانشناسی رفتاری، پدیدهای به نام «ناسازگاری زمانی[۲]» تعریف شده است، که در توضیح این مسئله که چرا به نظر میرسد با وجود اهداف خوبی که داریم، باز هم در انجام کارهایمان وقت تلف میکنیم، به ما کمک خواهد کرد. ناسازگاری زمانی به این اشاره دارد که ذهن ما کارهایی که سریعتر به لذت میرسند را با ارزشتر از کارهایی میداند که دیرتر به لذت میرسند.
بهترین راه برای درک این مسئله این است که تصور کنید دو شخصیت دارید: «من الان» و «من آینده». هنگامی که اهدافی را برای خود تعیین میکنید، مانند کاهش وزن یا نوشتن کتاب یا یادگیری زبان، در واقع برای «من آینده» خود برنامهریزی میکنید. شما در واقع آنچیزی که میخواهید در آینده باشید را تصور میکنید. محققان دریافتهاند که وقتی به «من آینده» خود فکر میکنید، ذهن شما راحتتر میتواند ارزش کارهایی که در درازمدت نتیجه میدهند را درک کند. «من آینده» کارهایی که در درازمدت به نتیجه میرسند را با ارزشتر میداند.
با اینکه «من آینده» شما میتواند اهدافی را تعیین کند ولی این «من الان» شماست که باید اقدام کند. وقتی زمان تصمیمگیری فرا میرسد، شما دیگر برای «من آینده» انتخاب نمیکنید. اکنون شما در زمان حال هستید و مغز شما به فکر «من الان» است.
محققان دریافتهاند که «من الان» لذت فوری را دوست دارد و نه پاداش طولانی مدت.
بنابراین، «من الان» با «من آینده» شما معمولا در تضاد هستند. «من آینده» میخواهد خوش هیکل و متناسب باشد، اما «من الان» یک دونات خوشمزه میخواهد. مطمئناً، همه میدانند که برای جلوگیری از اضافه وزن در ۱۰ سال بعد، باید امروز غذای سالم بخورند. اما عواقبی مانند افزایش خطر ابتلا به دیابت یا نارسایی قلبی سالها بعد به سرانجام میرسد.
به همین ترتیب، بسیاری از جوانان میدانند که پس انداز در سنین ۲۰ و ۳۰ سالگی برای بازنشستگی بسیار مهم است، اما مزایای این کار سالها بعد به ثمر میرسد. «من الان» شما ارزش خرید یک جفت کفش جدید را راحتتر درک میکند تا کنارگذاشتن ۱۰۰ هزار تومان برای من ۷۰ ساله. (اگر در این مورد کنجکاو هستید، دلایل بسیار خوبی از منظر تکاملی برای اثبات اینکه که چرا مغز ما پاداشهای فوری را بسیار بیشتر از پاداشهای بلند مدت ارزیابی میکند، وجود دارد).
این مسئله (ترجیح مغز برای لذتهای فوری) یکی از دلایلی است که شما میتوانید با انگیزه قوی برای ایجاد تغییر در زندگی خود به رختخواب بروید، اما وقتی از خواب بیدار میشوید دوباره الگوهای رفتاری گذشته خود را تکرار کنید. ذهن شما منافع بلند مدت آینده را با ارزش میداند، اما وقتی به «الان» میرسد لذت فوری را ترجیح میدهد.
نمودار وقت تلف کردن – عمل کردن
برای ایجاد انگیزه در «من الان» خود نمیتوانید به عواقب و پاداشهای آینده اعتماد کنید. در عوض، باید راهی برای انتقال پاداشها و مجازاتهای آینده به لحظه فعلی پیدا کنید. شما باید عواقب آینده را به عواقب کنونی تبدیل کنید.
این دقیقاً همان اتفاقی است که در لحظه خروج از وقت تلف کردن و آغاز اقدام رخ میدهد. به عنوان مثال، فرض کنید باید یک گزارش بنویسید. هفتههاست که این موضوع را میدانید و هر روز آن را به تعویق میاندازید. کمی احساس ناراحتی و اضطراب در مورد مقالهای که باید بنویسید، دارید، اما نه آنقدر که مجبور به انجامش شوید. سپس، ناگهان، در روز تحویل کار، عواقب آینده به عواقب فعلی تبدیل میشوند، و شما این گزارش را در عرض چند ساعت قبل از موعد مقرر مینویسید. حس بد وقت تلف کردن بالاخره به اوج خود رسید و شما از «خط عمل» عبور کردید.
در اینجا نکته مهمی وجود دارد که باید به آن توجه کنید. به محض عبور از خط عمل، اضطراب و ناراحتی شما شروع به فروکش کردن میکند. در حقیقت، قرار گرفتن در میان وقت تلف کردن اغلب دردناکتر از قرار گرفتن در وسط انجام کار است. نقطه A در نمودار بالا اغلب از نقطه B ناخوشایندتر است. احساس گناه، شرم و اضطرابی که هنگام وقت تلف کردن احساس میکنید معمولاً از تلاش و انرژی که باید هنگام انجام کار صرف کنید بیشتر است.
مشکل انجام کار نیست، مشکل اصلی شروع کار است.
اگر میخواهیم وقت تلف کردن را متوقف کنیم، باید شروع کار را برای «من الان» آسان کنیم و اعتماد داشته باشیم که انگیزه و حرکت، بعد از شروع کار در ما ایجاد میشود.
انگیزه اغلب بعد از شروع کار ایجاد میشود، نه قبل از آن.
اکنون بیایید در مورد چگونگی انجام این کار صحبت کنیم.
چگونه همین الان وقت تلف کردن را متوقف کنیم
برای جلوگیری از وقت تلف کردن، استراتژیهای مختلفی میتوانیم به کار بگیریم. در ادامه، هر مفهوم را به طور خلاصه شرح میدهم و سپس چند مثال از استراتژی عملی را به شما ارائه خواهم کرد.
گزینه ۱: پاداش سریعتر برای اقدام کردن
اگر بتوانید راهی پیدا کنید که لذت انتخابهای طولانی مدت تر فوری تر به نظر برسند، آنوقت اجتناب از وقت تلف کردن آسانتر خواهد بود. یکی از بهترین راههای آوردن لذت های آینده به زمان حال، استفاده از استراتژی «ترکیب وسوسهها» است.
«ترکیب وسوسه ها» مفهومی است که از تحقیقات اقتصاد رفتاری انجام شده توسط کیتی میلکمن در دانشگاه پنسیلوانیا ارائه شده است. به زبان ساده، این استراتژی پیشنهاد میکند که شما رفتاری را که در دراز مدت باعث ایجاد حس خوبی در شما میشود با رفتاری که در کوتاه مدت حس خوبی در شما به وجود میآورد را در یک بسته مشترک قرار دهید.
قالب اصلی این است:
کار هایی که دوست داری را در حین کارهایی که به تعویق میاندازی انجام بده
در اینجا چند نمونه متداول از استراتژی «ترکیب وسوسهها» آورده شده است:
- هنگام ورزش کردن فقط به آهنگهایی که دوست دارید گوش دهید.
- کارهای خانه یا اتو کشیدن را به همراه فیلم مورد علاقه خود تماشا کنید.
- جلسه ضروری با همکار بدقلق را در رستورانی که علاقه دارید برگزار کنید.
در این مقاله تمرینات خاصی ارائه میشود که میتوانید با انجام آنها متوجه شوید چگونه میتوانید ایدههای مناسب برای «ترکیب وسوسهها» را برای خودتان را ایجاد کنید.
گزینه ۲: پیامد فوریتر برای وقت تلف کردن
روشهای زیادی وجود دارد تا شما مجبور باشید بهای وقت تلف کردن روزدتر بپردازید. به عنوان مثال، اگر به تنهایی ورزش میکنید، کنار گذاشتن تمرینات هفته آینده، هیچ تأثیری در زندگی شما نخواهد داشت. با کنار گذاشتن آن تمرینات سلامتی شما فوراً به خطر نمیافتد. عواقب وقت تلف کردن در ورزش پس از هفتهها و ماهها تنبلی مشخص میشود. با این حال، اگر شما متعهد شوید که ساعت ۷ صبح روز دوشنبه آینده با یکی از دوستان خود تمرین کنید، در این صورت سریعتر نتیجه کار خود را خواهید دید. وعدهای که با دوستان خود گذاشتهاید را از دست بدهید و مثل یک آدم بدقول به نظر خواهید رسید!
استراتژی معمول دیگر استفاده از سرویسی مانند Stickk.com برای شرطبندی است. اگر آنچه را که قرار است انجام دهید انجام ندهید، مبلغی به یک موسسه خیریه که از آن متنفر هستید پرداخت خواهد شد. در اینجا این ایده اصلی در این تکنیک این است که شما بابت ضمانت انجام کار خود بهایی بپردازید تا در صورتی که آن را انجام ندادید نتیجه آن را (که ممکن است خوشایند هم نباشد) ببینید.
گزینه ۳: اقدامات آینده خود را طراحی کنید
یکی از ابزارهای مورد علاقه روانشناسان برای غلبه بر وقت تلف کردن، «ترفند تعهد» نامیده میشود. با کمک این ترفند می توانید با استفاده از طراحی محیط به شکلی که در آینده به آن می خواهید برسید از تلف کردن وقتتان جلوگیری کنید.
به عنوان مثال، میتوانید عادتهای غذایی آینده خود را با خرید غذا در ابعاد کوچک تر و نه به صورت عمده، مهار کنید. یا برای مثال با حذف بازیها یا برنامههای شبکههای اجتماعی بر روی گوشی میتوانید اتلاف وقت با گوشی همراه خود را متوقف کنید. (میتوانید آنها را در رایانه خود نیز مسدود کنید.)
به همین ترتیب، میتوانید با پنهان کردن تلویزیون در کمد و فقط بیرون آوردن آن در روزهای خاص، احتمال گشت و گذار در کانالهای بی ارزش را کاهش دهید. با تنظیم انتقال خودکار پس اندازتان به حساب خود میتوانید سرمایهای برای مواقع ضروری ایجاد کنید. اینها همه نمونههایی از ترفندهای تعهد هستند که به کاهش احتمال وقت تلف کردن کمک میکنند.
گزینه ۴: کاری که قرار است انجام شود را دست یافتنیتر کنید
همانطور که قبلاً توضیح دادیم، اصطکاک ناشی از وقت تلف کردن در انجام کار معمولاً در رابطه با شروع یک رفتار است. پس از شروع، معمولاً ادامه کار آسانتر است. به همین دلیل راحت تر کردن یک عادت در این مسیر کمککننده است زیرا هرچه رفتارها کوچکتر باشند شروع آنها سادهتر و در نتیجه احتمال وقت تلف کردن در شما کمتر خواهد بود.
یکی از روشهای مورد علاقه من برای آسان کردن رفتارها استفاده از قانون «کارهای ۲ دقیقهای» است که میگوید: «وقتی رفتار جدیدی را شروع میکنید، انجام آن باید کمتر از دو دقیقه طول بکشد.».
در اینجا ایده اصلی این است که کار را تا حد ممکن آسان کنید تا احتمال شروع آن بیشتر شود و بعد از شروع به مرور بقیه کار را با انگیزه پیش ببرید.
وقتی شروع به انجام کاری کردید، ادامه کار راحت تر است.
«کارهای ۲ دقیقهای» مرحله ورود به شروع کار را انقدر راحت میکنند که شما نمیتوانید به آن نه بگویید!
روش دیگر برای دستیافتنی کردن کارها، تجزیه آنها به بخشهای کوچکتر است. به عنوان مثال، بهرهوری قابل توجه نویسنده معروف آنتونی ترولوپ را در نظر بگیرید. او ۴۷ رمان، ۱۸ اثر غیر داستانی، ۱۲ داستان كوتاه، ۲ نمایشنامه و مجموعهای از مقالات و آثار ادبی را منتشر كرد. او چطور این کار را انجام داد؟
ترولوپ به جای سنجش میزان پیشرفت خود بر اساس تکمیل فصلها یا کتابها، پیشرفت خود را به صورت بلوک زمانی ۱۵ دقیقهای اندازه گرفت.
او هر ۱۵ دقیقه ۲۵۰ کلمه را مورد هدف قرار داد و هر روز سه ساعت این الگو را ادامه داد. این رویکرد به او امکان میداد هر ۱۵ دقیقه احساس رضایت و موفقیت داشته باشد، در حالی که روی تالیف یک کتاب بزرگ کار میکرد.
اینکه اهدافتان را دست یافتیتر کنید از دو نظر اهمیت دارد:
- اقدامات کوچک برای پیشرفت به حفظ پویایی طولانی مدت شما کمک میکند، به این معنی که احتمال اتمام کارهای بزرگ توسط شما بیشتر میشود.
- هرچه سریعتر بتوانید یک کار پربازده را کامل کنید، پیشرفت روزانه بهرهوری و اثر بخشی شما بیشتر خواهد بود.
من متوجه شدم که نکته دوم یعنی سرعت پیشرفت شما در تکمیل اولین هدف روزانهتان، برای غلبه بر وقت تلف کردن و حفظ بازدهی بالا از اهمیت ویژهای برخوردار است.
ثابتقدم بودن: چگونه وقت تلف کردن را کنار بگذاریم
بسیار خب، استراتژیهای روزانه مختلفی را برای غلبه بر وقت تلف کردن ارائه دادیم. حال، بیایید چند راه را برای تبدیل بهرهوری به یک عادت طولانی مدت و جلوگیری از بازگشت دوباره وقت تلف کردن به زندگی خود صحبت کنیم.
روتین روزانهای که متخصصین برای رسیدن به اوج بهرهوری پیشنهاد میکنند
یکی از دلایلی که پس از مدتی دوباره به آسانی به حالت وقت تلف کردن در کارها بازمیگردیم این است که ما سیستم مشخصی برای تعیین اولویت کارها و اینکه از کجا شروع کنیم را نداریم.
این مسئله یک نمونه دیگری است که نشان میدهد معمولا سیستم کاری ما مهمتر از هدف ما است.
یکی از بهترین سیستمهای بهرهوری که من مبنای کار خودم قرار دادهام، یکی از سادهترین این سیستمها نیز هست.
این سیستم روش Ivy Lee نام دارد و دارای پنج مرحله است:
- در پایان هر روز کاری، ۶ مورد از مهمترین کارهایی را که فردا باید انجام دهید یادداشت کنید. بیش از شش کار را یادداشت نکنید.
- آن ۶ مورد را به ترتیب اهمیت واقعی اولویتبندی کنید.
- فردا، فقط روی اولین کار تمرکز کنید. قبل از اینکه به کار دوم بپردازید کار اول را به پایان برسانید.
- بقیه لیست خود را نیز به همین ترتیب کامل کنید. در پایان روز، کارهای ناتمام را به لیست جدیدی از ۶ کار روز بعد منتقل کنید.
- این روند را هر روز کاری تکرار کنید.
دلایل موثر بودن این روش عبارتند از:
این روش آنقدر ساده است که واقعاً نتیجهبخش است.
اولین نقدی که به روشهایی اینچنین وارد میشود این است که این روش خیلی ابتدایی است. چنین روشهایی پیچیدگی و ظرافتهای زندگی را در نظر نمیگیرند. در صورت بروز وضعیت اضطراری چه اتفاقی میافتد؟ در مورد استفاده از آخرین تکنولوژیها برای دستیابی به بیشترین سود ممکن چه؟ از نظر من، پیچیدگی غالباً یک نقطه ضعف است زیرا بازگشت به مسیر طبیعی را دشوارتر میکند.
بله، موارد اضطراری و سردرگمیهای غیر منتظره بوجود میآیند. تا آنجا که ممکن است آنها را نادیده بگیرید، در صورت لزوم با آنها مواجه شوید و در اسرع وقت به لیست کارهای اولویتدار خود بازگردید. از قوانین ساده برای کنترل رفتار پیچیده استفاده کنید.
این روش شما را مجبور به گرفتن تصمیمهای سخت میکند.
به نظر من هیچ نکته جادویی در مورد تعداد شش کار مهم روزانه لی وجود ندارد. میتوان این تعداد را به پنج کار در روز نیز رساند. با این حال، فکر میکنم یک نکته جادویی برای تحمیل محدودیت تعداد کار روزانه وجود دارد. من متوجه شدهام که بهترین کار در صورت داشتن ایدههای زیاد (یا آشفتگی به خاطر حجم بالای کاری که لازم است انجام دهید)، هرس کردن ایدهها و حذف تمام مواردی غیر ضروری است. محدودیتها میتوانند کارایی شما را بهتر کنند. روش لی شبیه قانون ۲۵-۵ وارن بافت است، که شما را ملزم میکند فقط روی پنج کار مهم تمرکز کنید و همه موارد دیگر را نادیده بگیرید. اساساً، اگر به هیچ کاری متعهد نشوید، همه چیز حواس شما را پرت میکند.
این روش اصطکاک شروع را از بین میبرد
بزرگترین مانع برای اتمام کارها شروع آنهاست. (بلند شدن از روی مبل میتواند کار سخت باشد، اما وقتی شروع به دویدن کردید، ورزش کردن برای شما بسیار راحتتر خواهد بود.) روش لی شما را مجبور میکند یک شب قبل از رفتن به محل کار خود درباره اولین کاری که قرار است فردا انجام دهید، تصمیم بگیرید. این استراتژی برای من فوقالعاده مفید بوده است: به عنوان یک نویسنده، میتوانم سه یا چهار ساعت درباره آنچه باید در یک روز بنویسم، بحث کنم. ولی اگر شب قبل تصمیم بگیرم، میتوانم بلافاصله از خواب بیدار شوم و شروع به نوشتن کنم. ساده است، اما نتیجه میدهد. در هر صورت، شروع به کار به همان اندازه موفق شدن در کار مهم است.
نیاز است که روی یک کار تمرکز کنید
جامعه مدرن عاشق انجام چند کار به صورت همزمان است. خرافهای که در مورد انجام چند کار به صورت همزمان وجود دارد این است که مشغول بودن مترادف با بهتر بودن است. اما دقیقا عکس این قضیه درست است. داشتن اولویتهای کمتر منجر به کار بهتر میشود. درمورد متخصصان دارای رتبههای جهانی در تمام زمینهها، ورزشکاران، هنرمندان، دانشمندان، معلمان و مدیران عامل، مطالعه کنید. یک ویژگی اساسی که در تمامی این افراد پیدا خواهید کرد: تمرکز.
دلیل آن ساده است. اگر دائما زمان خود را بین ده کار مختلف تقسیم کنید، نمیتوانید در یک کار عالی باشید. استاد شدن در کاری به تمرکز و ثبات قدم نیاز دارد.
صرف نظر از اینکه از چه روشی استفاده میکنید، نکته اصلی این است: هر روز اولین کار مهم را انجام دهید و اجازه دهید این موفقیت شما را به کارهای بعدی برساند.
چگونه میتوان با استفاده از نشانههای بصری از وقت تلف کردن مزمن جلوگیری کرد
راه دیگر برای غلبه بر وقت تلف کردن مزمن، استفاده از نشانههای بصری برای ایجاد عادتها و سنجش پیشرفت شما است.
نشانه بصری چیزی است که میتوانید مشاهده کنید (یادآوری بصری) و شما را به اقدام وادار می کند. چرا این نشانهها برای غلبه بر وقت تلف کردن مهم هستند؟
نشانههای بصری شما را به شروع یک رفتار هدایت میکنند
ما اغلب درمورد توانایی انجام عادت جدید به خود دروغ میگوییم. (ایندفعه دیگه واقعا رژیم غذای سالم رو شروع میکنم.) چند روز بعد، این انگیزه کمرنگ شده و مجددا مشغلههای زندگی دوباره شروع میشود.
امیدواری به این مسئله که انجام یک عادت جدید را به سادگی به یاد خواهید داشت معمولاً دستورالعملی برای شکست است. به همین دلیل یک محرک بصری میتواند بسیار مفید باشد. وقتی محیط اطرافتان شما را به حرکت در مسیر درست تشویق میکند، رعایت عادتهای خوب بسیار سادهتر خواهد بود.
نشانههای بصری میزان پیشرفت شما در یک رفتار را نشان میدهند
همه میدانند که ثابت قدم بودن یکی از مولفههای اساسی برای رسیدن به موفقیت است، اما تعداد کمی از مردم میزان ثابت قدم بودنشان را در زندگی واقعی به درستی میسنجند. داشتن یک نشانه بصری، مانند تقویمی که پیشرفت شما را نشان دهد، از افتادن داخل این تله جلوگیری میکند زیرا چنین نشانههایی یک سیستم سنجش داخلی را ایجاد میکنند. با یک نگاه به تقویم خود میتوانید بلافاصله میزان پیشرفت خود را بسنجید.
نشانههای بصری میتوانند بر انگیزش تأثیر مثبت بگذارند
با افزایش شواهد بصری پیشرفت، طبیعی است که برای ادامه عادت، انگیزه بیشتری پیدا خواهید کرد. هرچه پیشرفت بصری بیشتری داشته باشید، انگیزه شما برای اتمام کار بیشتر میشود. مطالعات معروف زیادی در زمینه اقتصاد رفتاری وجود دارند که از نشانههای بصری به عنوان اثر پیشرفت ذاتی یاد میکنند. مشاهده میزان پیشرفت فعالیت قبلی، راهی عالی است که شما را به فعالیت بعدی ترغیب کند.
دو استراتژی مورد علاقه من که از نشانههای بصری استفاده میکنند، عبارتند از:
استراتژی Paper Clip که برای غلبه بر وقت تلف کردن روزانه مفید است؛ و استراتژی Seinfeld که برای حفظ ثبات قدم در طولانی مدت بسیار مفید است.
Ehsan
بهترین سایت انگیزشی دنیا
ممنونم