صنعت خودآموزی
مطمعنم که رشد صنعت خودآموزی رو دیدین. این صنعت روز به روز گسترده تر میشه. سمینارها، کارگاه ها و … به ما کمک میکنن که سریع تر آموزش ببینیم و مهم تر از همه به ما ابزار عملی و کاربردی ای رو آموزش میدن که میتونه تغییر خوبی توی کسب وکار، اوضاع مالی و در نهایت زندگیمون، ایجاد کنه.
امروزه ما توی یکی از شگفت انگیز ترین برهه های تاریخ زندگی میکنیم.
منابعی که داریم خارق العادن.
اگه برمیگشتین مثلا به سال ۱۹۲۰ که مردم سعی داشتن زندگی با کیفیتی بسازن و به امروزه نگاه میکردین،
میدیدن که مثل یک معجزه میمونه.
ما وسایل نقلیه اینترنتی داریم، به زودی هوایی هم میشن.
ما تلویزیون داریم. کلی ابزار توی جیبمون داریم که دنبال هر جوابی باشیم برامون فراهمش میکنن.
ولی اگه وارد یک محیط دانشگاهی بشین، جایی که قراره آموزش ببینین که چطوری یک زندگی ایده عال بسازین، ارتباطات و اطلاعات خوبی نصیبتون میشه،
ولی یک معضل جدی ای که وجود داره اینه که،
رشد هزینه آموزش های دانشگاهی، هشت برابره رشد درامد مردمه.
مردم میرن دانشگاهو کلی زحمت میکشن، آخرش میرن زیر کلی قرضو بدهی.
و یک حقیقتی که وجود داره اینه که ۷۳ درصد مردم شغلی دارن که مربوط به رشتشون نیست.
و نصف اون ۲۷ درصد میگن که از شغلی که دارن راضی نیستن.
پس میخوایم که وقتتونو برای چند ثانیه بگیریم و صحبت کنیم از تصمیمی که گرفتیم
و فرصتشو داشتیم که برای ۶۰ سال،
۴۰ سال من و ۲۰ سال ایشون،
قسمتی ازش باشیم که زندگی رو با ارزش تر میکنه.
و اونم چیزی نیست جز صنعت خودآموزی، دلیل اینکه منو تونی بیشتر از یک دهه دوستیم.
ولی یکی از چیزایی که باهم توش اشتراک داشتیم،
این بود که هیچکدوم روند رسمی و عادی آموزش رو طی نکردیم.
و هیچ امیدی برامون نمونده بود.
مشاور تحصیلیم بهم گفت، “اوه تو نمیخوای بری دانشگاه؟ نمیخوای آزمون ورودی بدی؟پس بهتره بری با حداقال حقوق توی کارخونه شهرمون کار کنی”
ولی اون هیچوقت بهم نگفت که یچیزی این بین هست.
اون موقع هنوز جا نیفتاده بود ولی الان دیگه اینطور نیست.
خودآموزی داره طبیعی میشه، این چیزیه که منو تونی متوجه شدیم.
من معلمای زیادی از جمله خود شما داشتم.
شما تاثیر بزرگی روی زندگیم گذاشتی وقتی ۲۵ سال پیش منو با “جیم رون” و “وین دایر” و “اکارت تول”
و آدمای شگفت انگیز دیگه ای آشنا کردی،
و من یک راه جدید برای خودم پیدا کردم.