همه الگوهای ذهنی اشتباه هستند، برخی از آنها مفید هستند
حتی بهترین الگوهای ذهنی جهان نیز ناقص هستند.
اذعان به این امر یکی از مهمترین نکات برای این است که بیاموزید چگونه در طی روز تصمیم بگیرید و بر اساس آن اقدام کنید.
به عنوان مثال، کار آلبرت انیشتین را در نظر بگیرید.
انیشتین در طی ده سال توانست نظریه عمومی نسبیت را پایه گذاری کند.
این نظریه که از ۱۹۰۵ تا ۱۹۱۵ برای ایجاد زمان برد، یکی از مهمترین نظریات در فیزیک مدرن است.
این نظریه به طرز چشمگیری سالها حرف اول را میزد.
به عنوان مثال، نسبیت عام وجود امواج گرانشی را پیشبینی کرد.
اما دانشمندان سرانجام در سال ۲۰۱۵ آن را تأیید کردند.
این یعنی درست ۱۰۰ سال کامل پس از اینکه انیشتین آن را بنیان نهاد، اما بد نیست بدانید که حتی بهترین ایدههای انیشتین نیز ناقص بودند.
در حالی که نسبیت عام نحوه کار جهان را در بسیاری از موقعیتها توضیح میدهد، اما برخی موارد (مانند داخل سیاهچالهها) را نمیتواند توجیه کند
همه الگوهای ذهنی اشتباه هستند، برخی از آنها مفید هستند
در سال ۱۹۷۶ ، یک آمار شناس انگلیسی به نام جورج باکس این جمله معروف را عنوان کرد:
«همه الگوهای ذهتی اشتباه هستند، تنها بعضی از آنها مفید هستند.»
او در پی این مطلب بود که بجای اینکه در هر زمینهای مدام بحث کنیم، بهتر است به دنبال موارد دیگری باشیم.
باید دریابیم آیا این مسئله در همهی جوانب پاسخ صحیحی را میدهد؟
یا میتوان آن را به شیوهای مفید در زندگی روزمره پیاده کرد یا خیر؟
بنا به گفته یوال نوح هراری مورخ، به عقیدهی دانشمندان هیچ نظریهای صد در صد نیست.
به همین دلیل، آزمون واقعی یک مطلب یا نظریهی علمی، حقیقت آن را نمیرساند.
تنها بیانکنندهی مطلوبیت آن نظریه است.
علم به ما قدرت میدهد.
هرچه این قدرت مفیدتر باشد، علم بهتری خواهیم داشت.
حتی کار انیشتین هم در همه موارد عالی نبود.
اما میتوان گفت نظریات او بسیار زیاد مفید بود.
نظریات او تنها درک ما را از جهان افزایش نداد.
این نظریات اهدافی عملیتر را برای ما به ارمغان آورد.
به عنوان مثال، سیستمهای موقعیتیابی جهانی (GPS) که در تلفن و اتومبیل شما استفاده میشود از این موارد است.
این فناوری برای عملکرد بهتر باید اثرات نسبیت را در نظر بگیرد.
این کار کمک میکند تا جی پی اس مسیرهای دقیق را بازنمایی کند.
باید بدانید، بدون نسبیت عام، سیستمهای ناوبری ما دقیق نیستند.
چگونه در جهانی ناقص از الگوهای ذهنی کمک بگیریم
با توجه به اینکه هیچ یک از روشهای جهانبینی در همه شرایط دقیق نیست، چه قدمهایی را میتوان برای تصمیمگیری برداشت؟
یکی از بهترین روشها این است که مجموعهی گستردهای از چارچوبهای تفکر درباره جهان را توسعه دهیم.
بسیاری از کارشناسان چارچوبهای فکری را با عنوان الگوهای ذهنی میشناسند.
هر کدام از الگوهای ذهنی راهی است که به واسطهی آن میتوان دربارهی جهان اندیشید.
هرچه الگوهای ذهنی بیشتری را در اختیار داشته باشید، ابزارهای بیشتری دارید که میتوانید از آن برای تصمیمگیری استفاده کنید.
به طور کلی، سه روش تفکر در مورد بهرهوری وجود دارد:
قانون ۲ دقیقهای: اگر کاری کمتر از دو دقیقه طول کشید، در همان وهلهی اول آن را انجام دهید.
هدف از این قانون این است که از تاخیر در انجام امور جلوگیری نماید.
روش Ivy Lee پیچک لی: شش کار از مهمترین کارهایی را که فردا باید انجام دهید را بنویسید.
با این کار میتوانید کارهایتان را اولویتبندی کنید و آنها را بر اساس ترتیب اولویت بنویسید.
هدف این روش این است که بتوانید بر روی مهمترین امور تمرکز کنید.
استراتژی Seinfeld زین فیلد: برای اینکه بتوانید رفتار خود را کنترل کنید، یک عادتجدید را انتخاب کنید و به ازای هر روزی که کار را انجام میدهید، روی تقویم یک ضربدر قرار دهید.
با این روش میتوانید رفتارهای خوب را در خود حفظ کرده و زنده نگهدارید.
به نظر شما کدامیک از این الگوهای ذهنی عالی هستند؟ البته هیچ کدام. اما از کنار هم قرار دادن و ترکیب آنها شما یک استراتژی دارید که به شما کمک میکند اقدامات فعلی خود را با کمک قانون ۲ دقیقهای انجام دهید.
از طرفی میتوانید با کمک قانون پیچک لی، به طور موثرتری برنامهریزی کنید.
و با کمک استراتژی زین فیلد بتوانید رفتار خود را برای مدت طولانیتری با ثبات حفظ کنید.
برای عملکرد بهتر، به مجموعهای از الگوهای ذهنی نیاز دارید.
هیچ الگوی ذهنی به تنهایی نمیتواند در هر شرایطی مفید باشد.
با پذیرفتن این مطلب که همهی الگوهای ذهنی جز در موارد خاص اشتباه هستند، واقعیت آنها را نادیده نمیگیریم.
بلکه با آنچه که در دسترس داریم بهترین کار را انجام میدهیم.
ما به عنوان یک جامعه باید تلاش کنیم تا بهترین پاسخها را بیابیم.
همچنین باید به دنبال شواهدی باشیم تا به کمک آن دقت خود را افزایش دهیم.
اما در همین زمان، افرادی هستند که در سر دیگر پیوستار قرار دارند.
آنان زمان زیادی را صرف بحث و گفتگو میکنند تا به روشی دست یابند که کاملا مفید و درست است.
اما باید وقت خود را صرف اموری کرد که در صورت عملی شدن بتواند باری از دوش جامعه بردارد.
ما در جهانی زندگی میکنیم که پر از عدم اطمینان است.
با این حال لازم است تا امور را به دست بگیریم و تصمیم بگیریم.
این وظیفهی ماست که روشی را توسعه دهیم که متناسب با واقعیتهای جهان باشد.
اما نباید همه چیز را به سخره بگیریم و در زمینهی چیزهایی بیندیشیم که هرگز به بوتهی عمل نمینشینند.
به قول دانیل گیلبرت، استاد دانشگاه هاروارد، نباید قبل از اینکه کاری را انجام میدهید، منتظر پاسخ دنیا باشید.
پاسخهای بیطرفانه بهترین پاسخهایی است که میتوان داد.
روی آنچه عملی است تمرکز کنید و اقدام کنید.
همه مدلها تحت برخی شرایط اشتباه هستند ، اما نکته مهم این است که آیا به طور کلی مفید هستند.
لینک منبع: jamesclear.com