۵ درسی که من به عنوان یک کارآفرین تصادفی یاد گرفتم
من دوست دارم خودم را یک کارآفرین تصادفی تصور کنم.
من در ابتدا قصد داشتم اطلاعاتی را درمورد نوآوریها برای استفاده دیگران در دسترس قرار دهم؛ اما تقریباً ۱۵ سال پس از انتشار اولین مقالهام، سایتی را فروختم که بیش از ۸۰۰۰ مقاله نوشته شده توسط حدود ۴۰۰ نویسنده فعال داشت.
در طول راه من تجربههای زیادی را کسب کردم، بعضی از آنها را آسان و بعضی را سخت یاد گرفتم.
در اینجا پنج درس اصلی که من از تجربه ۱۵ ساله خود به عنوان یک کارآفرین وب سایت به دست آوردهام، آورده شده است:
۱٫ قبل از تبدیل اشتیاق خود به یک تجارت، مدل کسب و کار را کامل کنید
وبسایت من، Innovation Excellence، به عنوان یک پروژه مورد علاقه شروع شد که نظرات خودم را در مورد نوآوری به اشتراک میگذاشت.
این سایت با یک مدل کسب و کار شروع نشد و با رشد پروژهام، به نوعی تکامل یافت.
حتی پس از آوردن شرکایی برای تبدیل پروژه، همه یک کار روزانه داشتند و وقت نداشتند که بتوانند مناسبترین جریان درآمد را توسعه دهند.
من شروع به آزمایش با تبلیغات و حمایتهای مالی کردم، اما همه چیز دشوار و کاملاً دستی بود.
از این ناتوانی در سرمایه گذاری، متوجه شدم که شما نباید قبل از اینکه مدل کسب و کار کامل شده باشد، پروژه مورد نظر خود را شروع کنید.
اگر نمیتوانید، آن را به عنوان یک سرگرمی کوچک و قابل کنترل در نظر بگیرید.
۲٫ خیلی زود تساوی حقوق را کنار نگذارید
من سرانجام سه شریک برای کارم انتخاب کردم، اما در نهایت صاحب کمتر از یک سوم پروژه خود شدم.
اکنون میبینم که برای تمام کارهایی که تا آن زمان انجام داده بودم، ارزش کمی قائل شدم.
نیمی از پتانسیل تجاری پروژه خود را به اولین شخصی که برای رشد آن به شما پول میدهد، ندهید.
شما همیشه این گزینه را دارید که آن را توسعه نداده و در عوض به آهستگی و با کنترل خودتان رشد دهید.
این انتخابها را با دقت انجام دهید.
من افراد بسیار خوبی را به عنوان شریک انتخاب کردم، اما واقعیت دردناک این است که من برای تامین سرمایه یک طراحی دوباره تساوی حق خودم را از دست دادم که در نهایت آن طراحی را به جای طرحی که خودم انجام دادم کنار گذاشتیم.
۳٫ در هر مشارکتی، مطمئن شوید که درصد مالکیت با همکاری انجام شده مطابقت دارد
راه اندازی یک وب سایت کار زیادی دارد.
اگر شخصی صاحب یک سوم تجارت شما است، باید یک سوم کارهای روزمره را انجام دهد.
حتی سرمایه گذاران مالی نیز باید در کارها مشارکت داشته باشند.
از همکاری با سرمایه گذاران صرفاً مالی خودداری کنید، مگر اینکه پول آنها راه اندازی موفقیت آمیز یک مدل تجاری سودآور را تامین کند.
۴٫ تا حد امکان موقعیتهای برد-برد ایجاد کنید
تیم من توانست Innovation Excellence را به یک سرمایه قابل فروش تبدیل کند، زیرا این یک کار هدفمند بود که بر ایجاد هرچه بیشتر موقعیتهای برد-برد تمرکز داشت.
هر تصمیمی نسبت به هدف در دسترس قرار دادن بینشهای نوآوری سنجیده میشد و ما بر ایجاد ارزش برای جامعه جهانی نوآوری و نویسندگان خود متمرکز بودیم.
ما دلارهای تبلیغاتی را که فکر نمیکردیم به نفع جامعه و نویسندگان ما باشند، رد کردیم.
اگر سایت جدیدی را راه اندازی کنم، قطعاً از این الگوی ایجاد ارزش برای بیشترین تعداد سهامداران ممکن پیروی خواهد کرد.
روابط برد-برد با گذشت زمان ارزش ایجاد میکنند، در حالی که روابط برد-باخت ارزشها را از بین میبرند تا زمانی که به صفر برسد.
۵٫ وقتی زمان فروش است، مطمئن شوید که خریداران دیدگاه شما را دارند
من به آنچه که با Innovation Excellence ساختهام افتخار میکنم و از شرکایم سپاسگزارم.
اما متاسفانه، این سایت دیگر وجود ندارد.
خریداران گفتند که آنها دیدگاه ما را دارند، نمیخواهند هیچ آسیبی برسانند، به آنچه که ساختهایم احترام میگذارند و فقط میخواهند آن را بهتر کنند، اما با این وجود برند را کاملا جایگزین کردند.
خریدار حق داشت این کار را در جهت استفاده از داراییهای خریداری شده انجام دهد، اما هنوز هم به عنوان یک بنیانگذار دردناک است که نتوانید مردم را به سمت آنچه که ساختهاید هدایت کنید.
این نکته را باید در هنگام فروش چیزی که قلب و روح خود را در آن ریختهاید، مورد توجه قرار دهید.
ساخت و فروش Innovation Excellence فراز و نشیبهای خودش را داشت و من قطعاً در این راه چیزهای زیادی یاد گرفتم. اما برای به دست آوردن بینش، لازم نیست یک شرکت بسازید.
با دیدن Shark Tank یا خواندن مقالات میتوانید چیزهای زیادی درباره چگونگی تفکر سرمایهگذاران بیاموزید.
با کارآفرینان دیگر صحبت کنید تا بتوانید بدون گذر از قسمتهای سخت، یاد بگیرید.
همیشه به دنبال رشد و نوآوری باشید، تا وقتی فرصت کارآفرینی پیش آمد آماده باشید.
منبع: entrepreneur.com