۴ درسی که کارآفرینان میتوانند از داستان فقر تا ثروت جان پل دژوریا بیاموزند
اگرچه من قطعاً جان پل دژوریا نیستم، اما میدانم فقیر بودن چگونه است.
از زمان کودکی، من در محلهای فقیرنشین زندگی میکردم، جایی که یک جوی فاضلاب به عرض ۱ متر، درست بیرون در خانه ما جاری بود.
امروز، من یک کارآفرین موفق هستم که شرکتهایش به دهها هزار نفر کمک کردهاند تا اولین قدمهای خود به دنیای تجارت را بردارند.
دژوریا، بنیانگذار محصولات موی پاول میچل و کمپانی Patrón Spirits، قبل از میلیاردر شدن، دو بار بیخانمان شد.
در این مقاله، چهار درس وجود دارند که کارآفرینان میتوانند از ترقی باورنکردنی او از فقر یاد بگیرند.
۱٫ از دیگران درخواست کمک کنید
وقتی دژوریا بیخانمان بود، به دلیل غرور، از مادر خود برای اقامت در خانهاش درخواست کمک نکرد.
او میخواست روی پای خودش بایستد.
در عوض، او از مادرش چند صد دلار خواست تا بتواند تا زمانی که بتواند روی پای خود بایستد، با آن پول سر کند.
بعد از مدتی، دوست دژوریا، یک موتورسوار، یک اتاق اضافه برای اقامت به او پیشنهاد داد، جایی که او و پسر ۲ سالهاش بتوانند در آنجا اقامت کنند.
برخی از «مادرهای موتورسوار»، به گفته دژوریا، حتی به مراقبت از پسرش کمک کردند.
دژوریا اعتراف میکند که این یک حمایت بزرگ در زندگیاش بود.
اگر دوست دژوریا به او کمک نمیکرد، به سختی میتوان گفت که آیا او تاجر بزرگ و موفق امروزی میشد یا نه.
به عنوان یک کارآفرین، گاهی اوقات به کمک نیاز خواهید داشت.
هیچ کارآفرینی که به خود احترام بگذارد، خیریه نمیخواهد.
اما غرور تا حد نابینایی میتواند مانع رسیدن شما به اهداف خود شود.
۲٫ خود راهاندازی
دژوریا اولین بار که بیخانمان بود، برای خرید غذا به پول احتیاج داشت.
بنابراین بطریهای نوشابه پاپ را جمع آوری کرد و برای یک بطری کوچک دو سنت و برای یک بطری بزرگ پنج سنت پول نقد در فروشگاههای مواد غذایی و مشروبات الکلی دریافت کرد.
این کار باعث شد که او بتواند برای خودش و پسرش غذا تهیه کند.
وقتی اولین کارم را شروع کردم بیپول بودم.
اولین اقدام من به عنوان یک کارآفرین قدم زدن در خیابانهای Southall، لندن و تقسیم کارتهای تجاری خودم بود.
برای رفتن به جلسات کاری، با اتوبوس رفتوآمد میکردم.
یک بار، من حتی با یک نفر در ایستگاه مترو قرار کاری گذاشتم.
من بودجه یا وسیلهای برای تامین بودجه نداشتم، بنابراین شروع به کار کردم.
من برای چند ماه اول حقوق یا هرگونه پرداخت سود سهام را پیش فروش کردم و برای به دست آوردن هر پنی به سختی کار کردم.
این تجارت اکنون چندین میلیون دلار در سال درآمد داشته و دارای بیش از پنجاه کارمند است.
همچنین این کسبوکار، موتور محرکه هر فعالیت جدیدی است که شروع میکنم.
۳- جوجههای خود را نشمارید
دژوریا برای راهاندازی تجارت John Paul Mitchell، تولیدکننده محصولات مراقبت از مو که در نهایت او را به یک میلیاردر تبدیل کرد، به نیم میلیون دلار سرمایه نیاز داشت.
دژوریا آخرین سرمایه پول خود را لحظاتی قبل از سوار شدن به ماشین خود برای جمعآوری ۱٫۵ میلیون دلار از حامی استارتاپ خود مصرف کرد.
پس از آن، حامی به دلیل افزایش تورم منصرف شد و دژوریا دوباره بیخانمان شد.
در اصطلاح تجاری، ما به این، گردش پول میگوییم، اصطلاحی که بسیاری از مشاغل در بحران Covid-19 با آن آشنا شدهاند.
دژوریا خیلی زود جوجههایش را شمرد و عجله کرد.
گاهی اوقات کارآفرینی با ریسک همراه است، اما خطر بیهوده احمقانه است.
تا جایی که جریان وجوه نقد پیش میرود، مراقب آن باشید.
یک اتومبیل جدید از شرکت تسلا خریداری نکنید زیرا قراردادی منعقد کردهاید که پول آن هنوز در حساب بانکی شما نیست.
ده دقیقه صبر کنید و از استرس بیمورد و سوء هاضمه خود جلوگیری کنید.
۴٫ سرزنش دیگران بیفایده است
دژوریا گفت كه هرگز به دنبال این نبود كه كسی را مقصر بداند. او فقط مشغول جمعآوری بطریهای نوشابه و به دست آوردن پول بود.
من میتوانم این حرف را به خوبی درک کنم.
حضور من در ساوتهال، لندن، با دادن کارت تجاری به چند صد مغازه، در زمان شروع کار حتی یک امتیاز برایم به ارمغان نیاورد.
اما به جای احساس تلخی یا افسردگی و تلاش برای سرزنش هر کسی، من به سادگی روشهای خود را تغییر دادم.
پس از چندین ماه تلاش، تجارت شروع شد.
کارآفرینان باید روشهای خود را تغییر داده و مشغول کار شوند.
غصه خوردن فایدهای ندارد و سرزنش دیگران به پر کردن حساب بانکی شما کمکی نمیکند.
کسانی که مجبور شدهاند از صفر شروع کنند، تمایل دارند کمی متفاوت به پول نگاه کنند.
پول میآید و میرود، اما اعتقاد درونی آنها به تواناییشان برای تلاش بیشتر هرگز محو نمیشود.
این روح واقعی کارآفرینی است، تمایل به مقابله با چالشهایی که جهان پیش روی شما قرار میدهد و اعتقاد به این که هیچ یک از آنها غیر قابل عبور نیستند.
منبع: entrepreneur.com