چگونه از کارمان احساس رضایت کنیم؟
آمار نشان می دهد که بیش از ۹۰ درصد مردم در انتهای روز به خانه می روند در حالی که در مورد کارشان احساس خلا می کنند. این همان تفاوت بین این است که کارتان را دوست دارید یا عاشق کارتان هستید. شما می توانید کارتان را دوست داشته باشید ولی آیا عاشق کارتان هستید؟ ۹۰ درصد مردم عاشق کارشان نیستند و من دنیایی رو تصور می کنم که این آمار معکوس شوند یعنی بیشتر مردم در حالی به خانه هایشان بروند که احساس مفید بودن کنند و اینکه به موضوع بزرگ تر کمک می کنند، چیزی بزرگتر از خودشان
من همیشه شخصی بودم که اعتقاد داشتم طوری زندگی کن که بدون توجه به آینده احساس خوبی از کارت داشته باشی ولی ۵ سال پیش به نقطه ای رسیدم که اشتیاقم به کارم از بین رفت . اینکه عاشق کارم باشم به انتهای خود رسید و حتی دیگه کارم رو دوست نداشتم و برای کسی که شاد زندگی می کرد این یک مسئله مهمی بود و به نقطه ای از زندگی رسیدم که کلمه چرا را کشف کردم!
و چیزی که من آموختم این بود که تمامی سیستم های موجود روی زمین و حتی کار ما انسان ها با تکیه بر سه مرحله مهم کار می کند.
چکار می کنیم؟
چگونه انجامش می دهیم؟
و چرا انجامش می دهیم؟
جواب این پرسش ها است که ما را از دیگران متمایز می کند.با این حال تعداد کمی از ما می توانند شفاف و صریح بگویند که چرا ما داریم این کار را می کنیم!
و من منظورم این نیست که هدف تامین خانواده و یا گذران زندگی است این ها نتیجه کار ماست.
منظورم از چرا این است که هدفتان چیست؟ دلیل کارتان چیست؟ اعتقاد شما چیست؟
وقتی که آموختم چرای من جوابش چیست از توضیح کارهای قبلیم دست کشیدم و شروع کردم به گفتم اینکه “اعتقادم” چه چیزی بود. نه تنها انگیزه من دوباره بازگشت که کار و زندگی من به طرز چشمگیری تغییر پیدا کرد و راه جدیدی را انتخاب کردم که برای من بیش از پیش معنی داشت.